شماره ركورد كنفرانس :
5200
عنوان مقاله :
مفهوم واژۀ دادِ تاريخ در تاريخ بيهقي
پديدآورندگان :
سليماني محمود رضا موزۀ علوم و فناوري دانشگاه حكيم سبزواري
تعداد صفحه :
1
كليدواژه :
داد تاريخ , حكايت تاريخي , زمان , تاريخ‌مندي , تاريخ بيهقي
سال انتشار :
1400
عنوان كنفرانس :
يازدهمين همايش ملي بزرگداشت ابوالفضل بيهقي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
واژة «دادِ تاريخ» براي اوّلين بار توسط ابوالفضل بيهقي در كتاب تاريخ مسعودي كه بعدها به تاريخ بيهقي معروف شد، آمده‌است: «مي‌خواهم دادِ تاريخ را بستانم». دادِ تاريخ از نگاه بيهقي ناگفته‌هايي است كه در كلام ديگر مورّخان نيامده و تا دوران او، تاريخ از بازگفتن و بازآفريني اين گونه حكايت‌ها و روايت‌ها تهي بوده‌است. دادِ تاريخ در نگاه بيهقي پيش از آن كه نوعي دادخواهي مصطلح در تاريخ باشد، نوعي روش تاريخ‌نگاري است. دادِ تاريخ و تاريخ پايه اي، هر دو ميراث گرانقدر شيوه و روش تاريخ‌نگاري منحصر به فرد بيهقي است. دامنۀ دادِ تاريخ را در تاريخ بيهقي مي‌توان اين گونه دسته‌بندي كرد: حكايت‌ها، جايگاه و شأن زماني خود را حفظ مي‌كنند؛ روايت‌ها در زمان خودش بيان مستقل از نتيجۀ كنوني دورۀ نگارش دارد؛ بيهقي در روايت تاريخ، سه روش را به كارمي برد: الف) روشي كه در آن ذهن و زباني در زماني دارد؛ ب) روشي كه در آن ذهن و زباني با زماني دارد؛ ج) روشي كه درآن ذهن و زباني بر زماني دارد؛ دادِ تاريخ ادله و براهيني است كه بيهقي آن را بن‌مايۀ عدالت‌مندي در گفتارخود مي‌داند؛ داد تاريخ روايت زيباي تاريخ است كه افزون بر آن كه دردهاي استخوان‌شكن تاريخ را درمان مي‌كند، انسان بي‌تاريخ را تاريخ‌مند مي‌كند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت