شماره ركورد كنفرانس :
5302
عنوان مقاله :
بررسي داستان «خليل كافر» اثر جبران خليل جبران بر پايه نظريه خودشكوفايي آبراهام مزلو
پديدآورندگان :
جهان‌بخت ليلي اميد omidjahanbakht@gmail.com دانشگاه گيلان , فرخي اصلي سميرا دانشگاه گيلان
تعداد صفحه :
22
كليدواژه :
آبراهام مزلو , خودشكوفايي , جبران خليل جبران , «خليل كافر».
سال انتشار :
1402
عنوان كنفرانس :
دومين همايش بين المللي پژوهش هاي ميان رشته اي در پرتو زبان عربي و جريان هاي ادبي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
شناخت نيازهاي انسان، راهگشاي مشكلات و مبناي تصميم گيري هاي وي در زندگي است. در اين حيطه پژوهش هاي فراواني انجام شده است كه يكي از آنها مربوط به سلسه نيازهاي آبراهام مزلو، روانشناس آمريكايي مي باشد. وي معتقد است انسان داراي پنج دسته نياز است و اين نيازها به ترتيب از قاعده هرم، عبارتند از: نيازهاي فيزيولوژيك؛ نياز به امنيت، نيازهاي اجتماعي، نياز به احترام و در نهايت نيازِ خودشكوفايي كه در رأس هرم قرار دارد. از نظر مزلو رسيدن به سطوح بالا، جز با پاسخگويي به نيازهاي اوليه ميسر نمي شود. پژوهش حاضر سعي دارد تا با بهره گيري از روش توصيفي-تحليلي به بررسي مؤلفه هاي نظريه خودشكوفايي مزلو در داستان خليل كافر اثر جبران خليل جبران، نويسنده لبناني بپردازد. داستان مذكور بيانگر سير زندگي جوانكي بيست و دو ساله است كه به نيازهاي خود در سطوح مختلف واقف است و چون صومعه و راهبان او را از نيل به آنها بازمي دارند، براي تحقق آنها به پا مي خيزد و در اين مسير، انبوه انسان هايي را با خود همراه مي سازد و نسبت به نيازهايشان آگاه مي كند. يافته هاي پژوهش مبين آن است كه آگاهي و تلاش براي رسيدن به حقوق انساني داراي ارزش بوده و عامل رهايي از استبداد زمانه است، همانطور كه خليل پس از پشت سر گذاشتن مشقت هايي به پيروزي رسيد و توانست با غلبه بر افكار جامعه اي استبدادزده و ظلم پذير درهاي آگاهي و انديشه را به روي مردم بگشايد و آنها را نسبت به نيازهايي فراتر از خوراك و پوشاك حداقلي، آگاه سازد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت