رقابت جويي، نوآوري، اقتصاد دانش بنيان و مؤسسات آموزش عالي

Competitiveness, innovation, knowledge-based economy and higher education institutions

اين مقاله جذابيت روايت‌هاي اقتصادي جهاني شدن، رقابت‌پذيري، نوآوري و اقتصاد مبتني بر دانش و تأثير گرايش‌هاي اقتصادي و فرااقتصادي را بررسي مي‌كند كه هر دو آن‌ها با اشاره ويژه به آموزش عالي تفسير مي‌كنند و به ساخت آن كمك مي‌كنند. اين بحث در پنج مرحله توسعه مي‌يابد: اول، ماهيت رقابت‌پذيري برساخته‌شده اجتماعي را تحليل مي‌كند، كه نمونه‌اي از آن را از گزارش تأثيرگذار مايكل پورتر و همكارانش در مدرسه بازرگاني هاروارد نشان مي‌دهد. دوم، نشان مي دهد كه چگونه مفهوم «اقتصاد مبتني بر دانش» (يا اقتصاد دانش بنيان ) به عنوان يك پارادايم علمي و پارادايم سياست در زمينه بحران فورديسم توسعه يافت و چگونه بر گفتمان عمومي در مورد اصلاحات آموزشي تأثير گذاشت. سوم، بررسي مي‌كند كه چگونه گزاره‌هاي پورتريان در مورد رقابت‌پذيري به يك «برند دانش» ترجمه شده‌اند كه توسط مشاوران آكادميك-گورو ترويج مي‌شود و از طريق مراكز تحقيقاتي، شبكه‌هاي خط‌مشي و خدمات مشاوره منتقل مي‌شود. چهارم، بررسي مي‌كند كه چگونه اقتصاد دانش بنيان تا حدودي از نظر «خوشه‌هاي دانش و آموزش عالي»، «مركز دانش» و غيره، و نقش آن‌ها در رقابت‌پذيري دوباره متن‌سازي مي‌شود. و پنجم، برخي از پيامدهاي اين تصورات اقتصادي، فناوري‌هاي دولتي و شيوه‌هاي نوظهور رشد براي آموزش عالي را يادداشت مي‌كند.

This article examines the appeal of economic narratives of globalization, competitiveness, innovation, and the knowledge-based economy, and the influence of economic and meta-economic trends, both of which interpret and help construct higher education, with particular reference to higher education. This discussion develops in five steps: First, it analyzes the socially constructed nature of competitiveness, exemplified by an influential report by Michael Porter and colleagues at Harvard Business School. Second, it shows how the concept of knowledge-based economy (or knowledge-based economy) as a scientific paradigm and a policy paradigm developed in the context of the crisis of Fordism and how it influenced the public discourse on educational reforms. Third, it examines how Porterian propositions about competitiveness have been translated into a knowledge brand promoted by academic-guru advisors and transmitted through research centers, policy networks, and consulting services. Fourth, it examines how the knowledge-based economy is re-contextualized to some extent in terms of knowledge clusters and higher education , knowledge hubs , etc., and their role in competitiveness. And fifth, it notes some of the implications of these .economic imaginings, state technologies, and emerging modes of growth for higher education