هوش مصنوعي مولد در آموزش نوين، كاربرد GhatGPT در آموزش، فرصتها و چالشها

هوش مصنوعي مولد را مي‌توان به عنوان فناوري كه از مدل‌هاي يادگيري عميق براي توليد محتواي انسان‌مانند (مثلاً تصاوير، كلمات) در پاسخ به درخواست‌هاي پيچيده و متنوع (مثلاً زبان‌ها) استفاده مي‌كند تعريف كرد. از آنجايي كه هوش مصنوعي مولد به سرعت به تكامل خود ادامه مي دهد، در چند سال آينده منجر به نوآوري و پيشرفت در آموزش خواهد شد، اما همچنين چالش هاي جديد بي شماري را ايجاد خواهد كرد. به طور خاص ChatGPT، يك ربات چت كه توسط GenAI هدايت مي‌شود، سرفصل‌ها را به خود جلب كرده و به كانون بحث‌هاي جاري در مورد تأثيرات منفي بالقوه‌اي كه مي‌تواند بر آموزش و يادگيري داشته باشد تبديل شده است. ChatGPT خود را به عنوان يك مدل زباني بزرگ توصيف مي‌كند كه براي توليد متن انسان‌مانند بر اساس يك درخواست يا زمينه خاص آموزش ديده است. مي توان از آن براي انواع وظايف پردازش زبان طبيعي مانند تكميل متن، توليد مكالمه و ترجمه زبان استفاده كرد. . با اين حال، ادغام آن در محيط هاي آموزشي نگراني هايي را در مورد صداقت تحصيلي، تشخيص سرقت ادبي و تأثير بالقوه بر مهارت هاي تفكر انتقادي ايجاد مي كند. اين مقاله مطالعه‌اي را براي درك ديدگاه ChatGPT در مورد چالش‌ها و فرصت‌هايي كه براي آموزش نشان مي‌دهد، اتخاذ مي‌كند. اين تحقيق به بررسي مزايا و محدوديت‌هاي بالقوه ChatGPT و همچنين استراتژي‌هاي كاهش براي پرداختن به چالش‌هاي شناسايي‌شده مي‌پردازد. مطالعه به روش جستجوي سيستماتيك اكتشافي، منابع جديد بين سالهاي 2022 تا 2024 را مورد بررسي قرارداده است. تمركز روش تحقيق بر تحليل محتواي ساخت يافته هدفمند و قضاوتي مي باشد. يافته‌ها بر نياز فوري به سياست‌ها، دستورالعمل‌ها و چارچوب‌هاي روشن براي ادغام مسئولانه ChatGPT در آموزش تأكيد مي‌كنند. همچنين نياز به تحقيقات تجربي براي درك تجربيات و ادراكات كاربر را برجسته مي كند. اين يافته‌ها بينش‌هايي را ارائه مي‌كنند كه مي‌تواند تلاش‌هاي تحقيقاتي آينده را در درك مفاهيم ChatGPT و سيستم‌هاي هوش مصنوعي مشابه در آموزش هدايت كنند.