شماره ركورد كنفرانس :
5355
عنوان مقاله :
هنر و رابطه ي آن با روان درماني وجودي در ديدگاه هايدگر
پديدآورندگان :
صمديه مريم گروه معارف اسلامي، دانشكده علوم انساني، دانشگاه مراغه
كليدواژه :
هايدگر , تخنه , هنر , روان درماني وجودي , كشف وگشودگي
عنوان كنفرانس :
همايش ملي روانشناسي وجودي و حكمت اسلامي
چكيده فارسي :
هايدگر ديدگاه هاي مختلفي در مورد تخنه يا هنر اتخاذ كرده است. وي در كتاب سوفيست افلاطون در تفسير تخنه ارسطويي، آن را يكي از ابعاد وجودي انسان و كشف و گشودگي دازاين معرفي نموده است؛ در تخنه، كشف و گشودگي شامل پوئسيس است؛ يعني تفكر درباره موجوداتي كه به توليد چيزي نسبت داده مي شوند و نحوه وجود غير اصيل و هروزينه دازاين است. در خطابه رياست ناگهان در راس نردبان اصالت قرار گرفت. تخنه به عنوان ساختن چيزها و سروكار داشتن با چيزهاي اماده در دست تبديل به تخنه همچون امري والا ميشود امري كه قادر است هستي را آشكار كند. تخنه در سرچشمه اثر هنري هايدگر معنايي تازه يافت و ديگر مهارت در توليد اين يا آن محصول دانسته نشد بلكه آفرينش هنري نام گرفت.گويي نهايت هر توليدي يعني كاملترين شكل آن افرينش هنري است. در اثر هنري حقيقت هستي راهي براي آشكارگي خويش مي يابد. تخنه برخلاف درسهاي ماربورگ ديگر به هروزينگي كاهش نمي يابد هم چنين برخلاف خطابه رياست مقامي را كه هر سازندگي انساني را دربرميگيرد ندارد بلكه به افرينش هنري مرتبط ميشود. توانايي برآمده از تخنه دست يابي آشكار هستي است در هستندگان. هايدگر تخنه را از معناي متافيزيكي (ساختن بنا بر اهداف عملي)آن رها كرد و ان را به معناي اصيل نخسيتن فيلسوفان يونان يعني شناسايي كه بيان آشنايي انسان با حقيقت هستي است بازگرداند و اين معناي تخنه مرتبط با روان درماني وجودي است.