شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
سمبوليسم اشراقي: راهي به سوي رفع قشريگرايي از مناسك ديني در عصر جديد
پديدآورندگان :
اسديان مريم maryam4.asadian@gmail.com دانشآموخته دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه رازي، كرمانشاه، ايران
كليدواژه :
حكمت اشراق , سمبوليسم , رمز و تمثيل , عالم مثال , سهروردي , قشريگري ديني
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
بُعد اگزوتريك يا ظاهري دين وقتي در عالم جسماني ظهور ميكند، به مثابۀ سمبول يا رمز خود را نمودار ميسازد. سمبولها شكل محسوسشدۀ يك معني باطني و معقولاند تا از اين رهگذر به فهم همگان درآيند. طرح نظريۀ عالم مثال سهروردي، به عنوان ميانۀ عالم محسوس و معقول، در فلسفۀ اسلامي چگونگي تكوين يافتن سمبولها را به درستي نشان ميدهد، چرا كه منبع و منشأ رمزها عالم مثال يا خيال منفصل است و نه خيال متّصل كه از آن فقط تشبيه و استعارۀ ادبي بيرون ميتراود. لكن در عصر جديد و با سيطرۀ كمّيّت و تقليل كيفيّتها و استحالۀ معاني باطنيِ حقايق به پوستۀ ظاهري آن، سمبولها در محاق نافهمي و ابهام فرورفتهاند و با انحطاط يافتن تجليّات متكثّر دين الهي در طول زمان، برخي از مؤلفههاي قدسي و رمزي دين، معني حقيقي خود را از دست داده و تنها قشر و ظاهري از آن بجا مانده است؛ به گونهاي كه گاه رنگوبوي خرافه به خود گرفته است. در اين مقاله، با تبيين نظريۀ سهروردي دربارۀ چگونگي تكوين يافتن سمبولها، به بررسي و رمزگشايي برخي از مناسك ديني كه اصل و منشأ حقيقي و سنّتي داشتهاند خواهيم پرداخت؛ مواردي همچون آتشپرستي زردشتيان، قرباني كردن در مناسك ديني ايران و اسلام، طواف خانۀ كعبه و رجم شيطان در ميان مسلمانان، باور به نظريۀ زمينمركزي طبق برداشتي از قرآن، و اعتقاد مردم به افلاك و ستارگان و تأثير آن در سرنوشتها. همچنين به برخي موارد ديگر نيز ميتوان اشاره كرد كه به هيئت باورهاي عاميانه درآمدهاند، مانند دخيل بستن به درخت مقدّس در برخي از روستاها يا مناسك آييني مانند نخلگرداني و بعضي ديگر از آيينهاي عاشورايي. در اين بررسي نشان خواهيم داد كه نگاه قشريگرايانه به اين مناسك حاصل انحطاط رمزهاي آييني و تكويني بوده است و با رمزگشايي از آنها و بازگرداندن ظاهر و پوسته به باطن و معني حقيقي، تصوير دقيقتر و كارآمدتري از اين مؤلفههاي ديني و قدسي در عصر جديد ميتوان به دست داد.