بررسي سياست نحوه شناسايي و تقسيم سود با رويكرد فرار مالياتي و اصل محافظه كاري از ديدگاه مديران

سیاست تقسیم سود یكی از موضوعات ابهام آمیز در حسابداري بوده است كه بر قیمت سهام و ثروت سهامداران تاثیرگذاشته است كه توجه بسیاري از اقتصاددانان را در قرن حاضر به خود جلب كرده است و در پنج دهه گذشته موضوع مدل سازي هاي تئوریكی و آزمون هاي تجربی بسیاري بوده است. تعداد زیادي مدل هاي تئوریكی متضاد(كه بعضی از آنها فاقدپشتیبانی تجربی هستند) نیاز به بررسی هاي بیشتر براي توضیح رفتار سیاست تقسیم سود شركت را ضروري ساخته است (فرانكفوتر و وود، 2003 ). به دلیل اینكه متغیر هاي پژوهش از نوع فاصله اي بوده روش پژوهش همبستگی می باشد جهت انجام آزمون هاي آماري ازآزمون كولموگروف – اسمیرنوف( براي بررسی نرمال بودن متغیرهاي تحقیق) آزمون دوربین – واتسون (براي بررسی نبود خود همبستگی بین خطاها یا استقلال خطاها در رگرسیون) رگرسیون چند متغیره و دیاگرام(براي پراكنش و معادله خط كه داراي خطاي معیار كمتري در مقایسه با سایر روش هاي آماري ) استفاده شده است . تجزیه و تحلیل دادهها نشان میدهد كه میتوان ادعا نمود كه بین شناسایی زیانهاي بالقوه ، حقوق و مزایاي مدیران، منافع بستانكاران در برابر سهامداران ، تغییرات در تركیب ترازنامه و سود زیان انباشته ، ساختار سرمایه و نحوه شناسایی،تقسیم سود با رویكرد فرار مالیاتی واصل محافظه كاري رابطه معنی داري وجود دارد.