شماره ركورد كنفرانس :
1491
عنوان مقاله :
تحول در ديدگاه هاي رهبري در راستاي سازمان يادگيرنده در برق منطقه اي سمنان
پديدآورندگان :
بربند علي نويسنده
كليدواژه :
تحول رهبري , سازمان ياد گيرنده , برق سمنان
عنوان كنفرانس :
مجموعه مقالات چهارمين كنفرانس بين المللي مديريت
چكيده فارسي :
همچون روزهاي ديگر در محل كارم (توزيع برق مشهد) مشغول انجام امور اداري بودم و نتايج حاصل از سيستم جديد نصب شده را بررسي
مي كردم كه نامه اي محرمانه توجهم را جلب نمود ! آري رسالت جديد ، سرنوشتم در عرصه ديگري از خدمت و در خطه كويري رقم خورده
بود . شركت برق منطقه اي سمنان را مي گويم شركتي نسبتا متوسط و جمع و جور ، در سرزميني پهناور . كار جديدم را اينبار در شركتي
آغاز مي كردم كه در موقعيت قبلي خود جز تصميم گيرندگان و بازيكنان اصلي آن نبودم بلكه مجري آن بودم علي ايحال پس از آغاز اولين
83 ) تصور مي كنيد چه تصميمي گرفتم ؟ درست است به بررسي سوابق و شناخت افراد و ميزان توان و پتانسيل /6/ روز كاري (مورخ 26
هاي موجود در آنها و منطقه تحت پوشش شركت پرداختم .
نتايج حاصل از اين بررسيها مواردي همچون : استاني پهناور و بالقوه داراي معادن عظيم و بكر ، موقعيتي سوق الجيشي از جهت انتقال برق
و محل اتصال و ارتباط شمالشرقي كشور به بخش مركزي و شبكه سراسري ، داراي پرسنلي بالقوه و پرتوان كه تاكنون محركي امواج
دروني آنان را به تلاطم نيانداخته بود . هر كس برابر شرح وظيفه خود متعهدانه به امور محوله پرداخته و روح مشاركت و همدلي در پيشبرد
اهداف سازمان ضعيف جلوه مي كرد . ناگهان گفته حافظ را كه " تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز " افكارم را مشوش كرد گوي ي
نقطه آغازين حركت و تحولي بزرگ در دلم نقش بسته بود . تعريف رهبري كه جزء جدائي ناپذير مديريت است مرا تكان داد و ايجاب مي
كرد راه و روش عمل اثرگذاري درست بر افراد را بگونه گزينش و فعال نمايم كه كاركنان از روي علاقه و تمايل براي دست يافتن به
هدفهاي گروهي تلاش نمايند .
از آنجائيكه رهبري در هر سازمان از جايگاه خطيري برخوردار است و مي تواند بعنوان يك ناجي ، كشتي رسالت و خدمت به جامعه را از
ميان آبهاي مواج اقيانوس به حركت درآورد . لذا ضرورت داشت مدلي را براي ساماندهي و تحول در سازمان انتخاب نموده و به بررسي
وسيعتري از وضعيت موجود پرداخته و مطابق با مدل و الگوي گزينش شده وضعيت موجود را با مكانيزم هاي اجرائي به حالت وضع مطلوب
سوق دهم .
نتيجه بررسي هاي موج ود حاكي از اين بود كه افراد در سازمان خوب كار مي كنند ليكن بصورت جزيره اي ، حالتي كه بصورت بخشي
مي توانست راه گشا باشد ولي به جهت تفرق در افكار و تفاوت الگوهاي ذهني ، نيروهاي كاري هدر رفته و برآيند حاصل از اين بردارها
ضعيف شود . مي بايست يك پارادايم جديد ايجاد شود كه بتواند تمام نيروها را همچون براده هاي آهن در زير آهن ربا هم جهت كرده و
همه را در يك راستا در نيل به اهداف سازماني ، مديريت نمايد .
در ادامه بررسيهاي وضع موجود اهميت و جايگاه رهبري تبيين نشده بود ، بازخورد و بهره برداري از نتايج عملكرد به علت عدم وجود
روشهاي مناسب وجود نداشت ، مهارتهاي رهبري صرفاً براساس سوابق و مطالعه تجربيات و ديدگاه وضع موجود است وار بود . در وضع
موجود رهبري تأثير انگيزشي چنداني بر روي كاركنان نداشت و صرفاً كاركنان كار را بر حسب وظيفه و خارج از كارگروهي انجام مي دادند .
ديدگاه و تفكر در وضع موجود همچون ديگر سازمانهاي اداري بصورت خطي بوده و كاركنان رغبتي در جهت اخذ نتايج حاصل از عمليا ت
روزمره را نداشتند در واقع روح تفكر سيستمي وجود نداشت .
فراگيري علوم صرفاً براساس مدل آموزشي خشك و بي روح در جهت
شماره مدرك كنفرانس :
3951166