اعتمادسازماني؛ حلقه مفقوده سازمانهاي دانشي

چكيده امروزه يكي از دغدغه هاي اصلي سازمانها مخصوصا سازمان هاي دانشي، مساله تمايل به ترك خدمت كاركنان ميباشد. ترك خدمت كاركنان ضمن تحميل هزينه هاي مستقيم و غيرمستقيم، باعث انتقال قابليت ها به شركت هاي رقيب و نهايتا از دست رفتن مزيت رقابتي سازمان ميشود. . از طرفي فرهنگ سازماني براي تجزيه و تحليل و پيش بيني رفتار سازماني، تعهد، وفاداري و تمايل به ترك خدمت كاركنان در سازمان ابزار مناسبي است. همچنين ثابت شده است كه فرهنگ و اعتماد از عوامل حياتي موفقيت مديريت دانش در سازمان هاست. با توجه به ضرورت پاسخگويي سريع به تحولات محيط متلاطم، يكي از وظايف مهم رهبران در سازمان ها، ايجاد تيمهاي كاري هماهنگ مي باشد كه در واقع به معني فرايند تزريق تدريجي و تشويق اعتماد در سازمان مي باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير فرهنگ سازماني بر اعتماد كاركنان دانشي پژوهشگاه صنعت نفت و تمايل به ترك خدمت آنها، ارتباط چند سويه مقوله هاي فرهنگ، اعتماد و ترك خدمت را در قالب يك مدل عليّ بررسي مي نمايد. روش تحقيق حاضر از نوع توصيفي از شاخه همبستگي و مبتني بر مدلسازي معادلات ساختاري است. جامعه آماري تحقيق دربر گيرنده اعضاي هيئت علمي پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدين منظور ۱۶۰ پرسشنامه توزيع و جمع آوري گرديد. نتايج نشان داد كه فرهنگ سازماني بر روي اعتماد اثر مثبت، مستقيم و معناداري دارد، اعتماد بر روي تمايل به ترك كار اثر معكوس و معناداري دارد و همچنين اعتماد در رابطه بين فرهنگ سازماني و تمايل به ترك كار نقش ميانجي دارد. واژه هاي كليدي: فرهنگ سازماني، اعتماد ، ترك خدمت، كاركنان دانشي