چكيده فارسي :
مفهوم فقر در آثار دینی مورد توجه قرار گرفته و در زمان هاي مختلف اشكال گوناگون به خود
می گیرد. فقر در فرهنگ دینی، نیز معانی چندي دارد: فقر مطلق همگانی و فقر به عنوان یك نیاز
روحی.
بر روي هم، فقر مذموم و ممدوح، دو نوعی هستند كه از مفهوم اصلی استنباط می شوند. دراین
پژوهش تلاش بر این است كه پدیده فقردر یكی از منابع علمی و دینی یعنی كتاب نهج البلاغه
بررسی شود.ولی باید اذعان نمود كه با بررسی متون اسلامی به اصول علمی سازگاري براي
پیشرفت یك جامعه و جلوگیري از فقر می توان دست یافت.امیرالمؤمنین علیه السلام ابواب فقر را
مورد دقت قرار داده اند و مزایا و معایب آنها را گوشزد نموده اند.
فقر گاهی داراي علل تكوینی است و گاهی واجد علل ذاتی می باشد. در نگرش اسلامی اصل مال
از آن خداوند است و آدمی بدان وسیله آزموده می شود. البته آفریدگار انسان، امر معاش وي را
سامان می دهد اما استحقاق بر بیشتر از آن با تلاش و كار حاصل می شود و امام در این میان فرد را
به اعتدال در كسب مال فرا می خوانند. در مقابل علل تكوینی، علل ذاتی را عامل انسانی موجب
می شود. بر این اساس می توان با انجام برخی امور، روزي را افزایش داد.