چارچوب پياده سازي و اجرايي نمودن برنامه ريزي استراتژيك با تأكيد بر حوزه بانكي

امروزه سازمان ها با محیطی متلاطم و نا آرام روبرو هستند. تهدیدهای محیطی از هر سو حیات و بقای آنها را تهدید می كند. سازمان ها باید جایگاه فعلی خود را شناخته، نقاط قوت و ضعف خود را دقیقا تحلیل كرده و با تكیه بر قوت ها از فرصت های محیطی استفاده كرده و خود را برای برخورد با تهدیدها آماده كنند. این مهم در قالب برنامه ریزی استراتژیك امكان پذیر است. برنامه ریزی یكی از مهمترین موضوعاتی است كه با تحولات پرشتاب نظام بانكی طی سنوات اخیر دچار تغییرات اساسی شده است. تا حدود یك دهه پیش تلقی از مفهوم برنامه ریزی در نظام بانكی به تعیین اهداف جدید در جذب سپرده و اعطای تسهیلات با توجه به پیش بینی رشد نقدینگی و تورم منتهی می شد، اما حضور تاثیرگذار بانك های خصوصی در بازار پول و سرمایه كشور و اجرای قانون سیاست های كلی اصل 44 توجه دقیق به تحولات آینده و متغیرهای برون سازمانی از قبیل توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، تغییر شرایط كسب و كار در كشور، اقدامات و رویكردهای رقبا و محدودیت های ناشی از تشدید رقابت را به موضوعاتی كلیدی برای برنامه نویسان بانك های كشور مبدل ساخت. دانش برنامه ریزی امروز در نظام بانكی دیگر رویكرد آماری و كمی به اهداف را مدنظر قرار نمی دهد و به دنبال تحقق اهداف سازمان با توجه به شرایط، محدودیت ها و فرصت های آینده است. در این شرایط كه بازار فعالیت بانك ها در حال تغییرات و تلاطم گسترده و سریع بوده و آگاهی و انتظارات مشتریان از یك طرف و شدت رقابت بانك ها از طرف دیگر در حال افزایش می باشد، ماندگاری و موفقیت در بازار به دغدغه اصلی مدیران بانك هاتبدیل شده است. مقاله حاضر بر باور ضرورت وجود برنامه ریزی استراتژیك و اجرایی نمودن آن در سیستم بانكی كشور تنظیم شده است. به این امید كه به عنوان آغاز كوششی هر چند كوچك، بتواند زمینه های لازم را برای واقعی كردن جایگاه حوزه بانكی كشور ( به عنوان بنگاه اقتصادی فعال و دارای برنامه ) در شرایط رقابتی فراهم سازد.