بررسي نقش و كاربرد تئوري مطلوبيت چند شاخصه (MAUT) به عنوان يك ابزار بودجه بندي سرمايه اي

در سازمانهاي خدماتی براي ارزیابی عملكرد بخش هاي مختلف جهت تخصیص بودجه مورد نیاز ، كمتر فعالیتی را می توان یافت كه به عنوان دارایی ناملموس شناخته نشود، یكی از مهمترین شاخص ها در این سازمانها، شاخص هاي مالی و بودجه اي می باشد كه در تعیین بودجه براي بخش هاي مختلف سازمان از این شاخص ها استفاده می شود. اما براي ا ولویت بندي و تسهیم بودجه در این سازمانها شاخص هاي به كار گرفته شده معمولا در ارزیابی خود درگیر قضاوتهاي ذهنی تصمیم از مجموعه (MAUT) گیرندگان می شوند. در این تحقیق تلاش داریم تا به معرفی نقش تئوري مطلوبیت چند شاخصه 1 در بودجه بندي سرمایه اي بپردازیم و با تاكید بر منطقی بودن قضاوت ( MCDM ) روش هاي تصمیم گیري چند معیاره 2 در MAUT هاي این روش در بودجه بندي ، نمونه اي عملی از عملكرد آن را در یك واحد دانشگاهی نشان دهیم. هر چند بطن خود نیازمند قضاوتهاي نظري و تجربی و بعضا شخصی تصمیم گیرندگان است اما به دلیل ماهیت منطقی بودن هزینه ها و درآمدهاي هر بخش از دانشگاه ، نشان می دهیم كه این ابزار می تواند به خوبی در این حوزه كابردي عمل نماید.