تأثير برنامه درسي فلسفه براي كودكان بر پرورش مهارت هاي تفكّر آنان

سازمان یونسكو در سال 1993 كمیسیون بین المللی مستقلی را در زمینه آموزش و پرورش براي قرن بیست و یكم تشكیل داد . وظیفه این كمیسیون، طرح اندیشه هاي نوآورانه در زمینه آموزش و پرورش بود .به گونه اي كه از رهگذرآن، نظام هاي تعلیم و تربیت بتوانند با مسائل آینده به طرز بایسته و شایسته روبه رو شوند. وظیفه كمیسیون بین المللی یونسكو براي آموزش و پرورش در قرن بیست و یكم، پاسخ به این پرسش بوده است كه چگونه آموزش می تواند نقش پویا و سازنده در پرورش افراد جوامع براي سده بیست و یكم ایف ا كند؟ علت این امر مطمئنا چالش ها و تعارضاتی است كه درزندگی روزمره افراد این عصر وجود دارد .از جمله این بحران هاي پیش رو، می توان جهانی شدن و بومی ماندن، بحران جمعیت، تغییرات در فناوري اطلاعات و تكنولوژي، بحر ان سلامتی و نیز مهار ت هاي اجتماعی و اخلاقی را نام برد. اگر بخواهیم كودكان را براي چالش هاي این عصر و آینده آماده كنیم، باید مهارت هاي ویژ ه اي را به آنها بیاموزیم تا بر اساس آنها بتوانند بر زندگی و یادگیري خود مسلط شوند .آنان به دانشی نیاز دارند كه خود، آن را تولید - باز تولید كرده باشند .شالوده مهارت هاي فكري كودكان، باید ازهمان سال هاي اولیه زندگیشان پی ریزي شود .آنها باید با نگرشی باز به آینده خود بنگرند، فراخ اندیشی باعث می شود تا فرد خودمحور نباشد و تعصب نورزد . از اهداف اساسی هر نظام آموزشی ، تربیت انسان هاي هوشیار و اگاهی است كه فكر خود را بر پایۀ استدلال صحیح و منطق بنا نهاده ، در برخورد با دنیاي پیرامون خویش با اندیشه اي جامع و عمیق ، جوانب مخلف امور را بررسی نموده و از قابلیت انعطاف بالایی در مواجهه با مسائل زندگی برخوردارند .