شماره ركورد كنفرانس :
547
عنوان مقاله :
گذار از نظريه ولايت فقيه در احكام به نظريۀ ولايت فقيه در دين در الگوي مديريت دين‌شناخت راهبردي پيشرفت
پديدآورندگان :
آكوچكيان احمد نويسنده دانشگاه هنر اصفهان , نجفي زهرا نويسنده
تعداد صفحه :
66
كليدواژه :
تفقه , ولايت فقه , فقه
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس الگوي پيشرفت ايراني اسلامي
زبان مدرك :
فارسی
چكيده فارسي :
فصلی از واكاوی ایده­ها و عناصر پایه برای شكل­گیری نظریه اسلامی ایرانی پیشرفت در عرصه­های پیوسته اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و علمی تنقیح اندیشه، نظریه و گفتمان ولایت فقیه است. ظهور نظریه جمهوری اسلامی چشم­انداز تازه آمد نظری-اقدامی جامع­نگری را در انگاره مبنای خویش، درباره اندیشه و سیاست با محوریت چهار مفهوم پیشرفت، قدرت، دانش و مشروعیت؛ یعنی اصل ولایت فقیه، نوید بخشید. انگاره­ای كه اگر چه به لحاظ مضمون و هویت، پیوسته با پیشینه اندیشه و عینیت جهان اسلامی بوده است، به لحاظ ساختاری نظریه، با اندیشمندان كلان دوره دوم تاریخ فقه، از دورۀ میانه (سده­های سوم تا هشتم)، تا جدید (سده­های دهم تا دوازدهم) و تا معاصر (سده­های سیزدهم تا چهاردهم)؛ چونان محقق كركی تا محقق نراقی تا مقدس اردبیلی و تا میرزای نائینی و تا امام روح الله خمینی ره و نظریه­پردازان دیگری در دوره معاصر، حضور متطور خودویژه­ای داشته و در ذیل نظریه معاصر مدنیت و جمهوری اسلامی، مهیای ورود به كلان دوره سوم تاریخ فقه؛ یعنی عصر پیشرفت (رشد-توسعه) تفقه در دین بنیان و فقه تمدنی، است. حاصل این جریان تاریخی، با ظهور نظریه جمهوری اسلامی ایران، به طرح ایده ولایتمندی تفقه در احكام، در قرائت خودویژۀ امام خمینی ره انجامید و فقیه عادل زمان­شناس، در رأس هرم راهبردی مدیریت نظام جمهوری اسلامی، ولیّ فقیه نام گرفت و نظام ولایت، در مجموعه دستگاه­هاي تصمیم­ساز و تصمیم­گیر راهبردی كه در راسش رهبري قرار دارد، تعریف گردید و نظام حقوق اساسی این جمهوری، بر مدار این اصل، در قانون اساسی و متمم آن شكل گرفت و نزدیك به چهار دهه، اندیشه، نظریه و گفتمان مزبور، در بوته نقد نظری و اقدامی قرار گرفته است. به درستی آیا اندیشه دین­شناخت پیشرفت و پیشرفت­شناخت دین و به تعبیری دیگر، اندیشۀ ولایتمند تغییر، همین فقه در احكام، در تفسیر مرسوم پیشینی حوزوی آن، است؟ آیا ولایتمندی تغییر، از آن فقه در احكام است؟ آیا نظام ولایت فقیه، در تكمله­های تحلیلی نظریات و تجربیات معاصری، همچنان وفادار به نقش بنیادین فقه منحصر به احكام و ظرفیت ولایت آن بر كلیت نظام اجتماعی، است؟ ریشه این نگرش مبنای بایسته، در منابع دینی كجاست و اگر آموزه­های دین و به طور خاص قرآن كریم، حدیث آل­البیت و اصل عقلانیت جامع، راهبر به ولایتمندی تفقه در دین­اند، بر تاریخ تفكر دینی چه گذشت كه ایده ولایت تفقه در دین، به ایده ولایت تفقه در احكام و ایده ولایت فقیه در دین به ایده ولایت فقیه در احكام فروكاهشی یافت؟ و در مقایسه با نظام ولایت فقه در احكام­بنیان، نظام ولایت فقه در دین­مبنا، دارای چه اوصافی است؟ مقاله پیش­رو، ولایتمندی تفقه در دین یا ولایتمندی اندیشه پیشرفت­شناخت دین و دین­شناخت پیشرفت، از دیدگاه تحلیل مفاهیم، اندیشه و گفتمان نوین علوم تفسیری، به مدد بازخوانی منابع دینی، بازتحلیل می­شود. مرز میان این دو انگاره، در حوزه نظر و اقدام توسعه­ای تبیین می­شود. از لحاظ نظری و مشخصا معرفت­شناختی، خاستگاه انگاره برگزیده، رفت و شد و نسبت به آزمون درآمده متبادل عقل، اراده، دانش و اقدام، است در این نگرۀ تركیبی، دانش و عقلانیت­ها، هم از سویی مبنای اقتدار (مشروعیت و كارامدی) و هم از سویی دیگر آیینه تمام­نمای اقتدار است.
شماره مدرك كنفرانس :
3767502
سال انتشار :
1393
از صفحه :
1
تا صفحه :
66
سال انتشار :
0
لينک به اين مدرک :
بازگشت