تحليل نقش سواد بر مشاركت اقتصادي زنان روستايي، مطالعه موردي: بخش مركزي شهرستان كرمان

آموزش و پرورش متغيری است كه ميتواند به عنوان مكانيزمي مهم در جهت غلبه بر موانع مشاركت زنان در بازاركارعمل كند. این متغير در ایران بيش از همه عوامل تحت تأثير سياستهای جمعيتي قرار ميگيرد و به طور مؤثری بر شكل اشتغال زنان تأثير ميگذارد. مطالعهی حاضر با توجه به دیدگاه برابر اما متفاوت در نظام آموزشي به تحليل نقش سواد بر ميزان مشاركت اقتصادی زنان روستایي بخش مركزی شهرستان كرمان پرداخته است. روش - تحقيق، توصيفي تحليلي است. جامعه آماری شامل 1071 نفر از زنان 11 94 سالهی متأهل و دارای فرزند است. - حجم نمونه، با استفاده از فرمول كوكران، 107 نفر تعيين شد. روش نمونهگيری، تركيبي از روشهای غربالگری، تخمين شخصي، احتمالي طبقه بندی شده و سيستماتيك است. تكنيك گردآوری دادهها، پرسشنامه ساختاریافته است. نتایج تحقيق حاكي از تفاوت معنادار بين سطح سواد و مشاركت اقتصادی زنان روستایي در بخشهای كشاورزی و غير كشاورزی، است. به گونه ای كه اكثریت زنان روستایي شاغل در بخش كشاورزی، از سطح سواد ابتدایي برخوردارند، اما اكثریت زنان شاغل در بخش های غيركشاورزی از سطح سواد بالاتری ) دوره راهنمایي ( برخوردار هستند. یافتهها از نتایج تحقيقات پيشين مبني بر اینكه سطح آموزش تنها بر ميزان مشاركت اقتصادی زنان دارای سطح سواد متوسط و پایينتر اثر مثبت دارد ورابطهی معكوس بين تحصيلات و مشاركت زنان در بخش كشاورزی حمایت ميكند.