بازآفريني فرهنگ مبنا، رهيافتي براي معاصر سازي بافت هاي تاريخي شهر در مواجهه با برنامه پايتخت فرهنگي (راهبردهايي در خصوص بازار سرشور مشهد )

با توجه به رشد سریع شهرها در دهه های اخیر، بافت های تاریخی غالباً مورد بی توجهی قرارگرفته و با مشكلاتی ازجمله ناكارآمدی زیرساخت ها و شبكه حمل ونقل و كمبود خدمات محلی روبه رو شده كه باعث كاهش حس تعلق، امنیت و منزلت اجتماعی شده است. مجموعه این موارد، مهاجرت های درون شهری ساكنین و كم توجهی به هویت محلی را به دنبال داشته و به همین دلیل مسائل مربوط به بافت های فرسوده تبدیل به یكی از مهم ترین دغدغه های مدیریت شهری شده است. رویكردهای مختلفی به منظور مواجهه با این مشكل مورداستفاده قرارگرفته است كه از بین آن ها بازآفرینی فرهنگ مبنا با حداقل مداخلات و بیشترین استفاده از میراث تاریخی شهری ملموس و ناملموس، مناسب ترین رویكرد برای توسعه درون شهری در بخش های ارزشمند تاریخی محسوب می شود. در مشهد نیز بخش هایی از بافت تاریخی اطراف حرم مطهر به دلیل قدمت زیاد و عدم به روزرسانی كالبدی و عملكردی با مشكلات زیادی روبه رو بوده است اما با توجه به موقعیت ویژه این محدوده در جذب گردشگر، سرمایه مالی و پتانسیل های تاریخی- فرهنگی موجود در بافت، رویكرد بازآفرینی فرهنگ مبنا به منظور معاصر سازی بخش های ارزشمند این محدوده و باهدف ارتقای هویت، منزلت اجتماعی و به خصوص در راستای پیشبرد اهداف مشهد 7112 موردتوجه قرارگرفته است. اهداف تبعی كه در مرحله بعد مدنظر می باشد شكوفایی اقتصادی اجتماعی، - اشتغال زایی، خودباوری و بهبود كیفیت زندگی است. این مطالعه به تبیین رویكرد بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان رویكردی در معاصر سازی بافت های درون شهری می پردازد كه با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی تحلیلی در دو بخش مطالعات اسنادی و برداشت های - میدانی در قسمتی از نمونه موردی بازار سرشور صورت گرفته است و هدف از این مطالعه ارائه پیشنهاداتی بر اساس مبانی نظری محله های فرهنگی و رویدادمداری برای معاصر سازی حوزه مورد مطالعه در مواجهه با برنامه مشهد2117می باشد.