بررسي ميزان آگاهي نوجوانان دانش آموز از مهارت هاي زندگي

یادگیری مهارت های زندگی، افراد را برای مواجهه ی موثر با مسائل و چالش های زندگی و غلبه برتنش ها و نیز بروز رفتارهای سازگارانه آماده می كند. امروزه علی رغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد، خصوصا نوجوانان فاقد توانمندی ها و مهارت های لازم و اساسی برای رویایی با مشكلات پیش رو هستند. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی پیمایشی می باشد كه جهت بررسی میزان - آگاهی نوجوانان دانش آموز از مهارت های زندگی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی و دبیرستان بودندكه تعداد 333 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه مهارت های زندگی كه روایی و پایایی آن توسط مطالعات قبلی مورد تایید قرارگرفته است، اطلاعات جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. میانگین نوجوانان از مهارت 1 بود. داده ها نشان داد كه میزان آگاهی نوجوانان درمولفه های مهارت های زندگی، برابر / 3 با انحراف معیار 36 / های زندگی دركل برابر با 68 نیست. در برخی مولفه ها وضعیت دختران بهتر از پسران بوده است و در برخی دیگر پسران از میانگین بالاتری برخوردار بودند. از بین مولفه های 0/ 5 با انحراف معیار 68 / مهارت های زندگی بیشترین آگاهی نوجوانان مربوط به مهارت خودآگاهی بود. در این مهارت میانگین كل برابر با 31 بود. پس از مهارت خودآگاهی، مهارت روابط بین فردی و مهارت همدلی دارای بیشترین میانگین نسبت به بقیه مهارت ها بودند و مهارت حل مساله از پایین ترین میانگین در بین مولفه های مهارت های زندگی برخوردار بود. درجمع بندی كلی، نتایج پژوهش نشان داد كه سطح مهارت های زندگی نوجوانان دانش آموز مورد تحقیق درحد قابل قبولی بود و از نظر جنسیت دارای تفاوت هایی می باشند و جز در مهارت حل مساله اختلاف معناداری بین میزان آگاهی آنها وجود نداشت. بنابراین از آنجا كه خصوصیات برجسته رشدی نوجوانان همچون بلوغ جسمی و پیامدهای روانشناختی آن، جستجوی هویت، آشفتگی عاطفی، تجدید نظردر روابط با دیگران، تفكرانتزاعی و... بین نوجوانان از لحاظ جنسیت متفاوت است و از جمله عواملی هستند كه در صورت عدم توجه به موقع به آنها از طریق آموزش مهارت های زندگی ممكن است نابهنجاری های مخرب را برای نوجوانان به دنبال داشته باشد پیشنهاد می شود نحوه آموزش مهارت های زندگی و همچنین نحوه ارزیابی آنها با توجه به نوع جنسیت طراحی گردد.