بررسي ميزان كاربست مؤلفه هاي الگوي سايبرنتيك در مديريت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در سال تحصيلي 1389- 1388

The Application of Cybernetic Model Indices in the Management of Isfahan University of Medical Sciences during 2009-2010

مقدمه: امروزه رهبري دانشگاه ها براي سازش و يا كنارآمدن با پديده هاي پيچيده و ناشناخته به الگويي جديدتري نياز دارند تا بتوانند در سايه آن، سازمان ها را به طريق مقتضي هدايت نمايند. هدف اين پژوهش بررسي ميزان كاربست مولفه هاي الگوي سايبرنتيك در مديريت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان بود. روش كار: اين مطالعه از نوع توصيفي- پيمايشي بود كه جامعه آماري آن را كليه اعضاي هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در سال تحصيلي 1389– 1388 تشكيل مي دادند كه از ميان انها 207 نفر عضو هيات علمي با بهره گيري از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي انتخاب شدند. براي گردآوري داده هاي مورد نياز هفت سوال با در نظر گرفتن مولفه هاي الگوي سايبرنتيك (نظارت و كنترل، پيوندهاي سست و سخت، تعاملات، تصميم گيري، سلسله مراتب، رهبري، توازن در مديريت) از پرسشنامه محقق ساخته الگوي سايبرنتيك كه روايي و پايايي آن به تاييد رسيد، استفاده شد. تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين و انحراف معيار) و آمار استنباطي (آزمون t تك متغيره) انجام شد. يافته ها: از آنجايي كه ميانيگن هر هفت مولفه مذكور از سطح متوسط (3) بالاتر مي باشد، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در ميزان استفاده از الگوي سايبرنتيك در سازماندهي فعاليت هاي خود، از جايگاه مناسبي برخوردار است. همچنين نتايج حاكي از آن است كه دانشگاه مذكور، گرايش به اين الگو دارد و بيشترين گرايش در پيوند با مولفه سلسله مراتب با ميانگين 3.66 بوده است. بحث: از آنجا كه مديران دانشگاه طبق نقشه اي معين منطبق بر الگوي سايبرنتيك، به سازماندهي فعاليت هاي دانشگاه مبادرت نكرده اند چنين استنباط مي شود كه در صورت تدوين الگويي براي مديريت دانشگاه در چارچوب مفهومي سايبرنتيك، مي توان انتظار داشت كه مديران دانشگاه براي توسعه كاربرد الگوي سايبرنتيك در فضاي سازماني خود آمادگي بيشتري داشته باشند.

Introduction: Presently, university leadership needs to take a new stance to deal with complex and unknown events ,so that it could put the organization on its right path .The purpose of this study was to investigate the extent of the application of cybernetic model indices at Isfahan University of Medical Sciences. Methods: The research population of this descriptive survey constituted the entire faculty members of Isfahan University of Medical Sciences (during 2009-2010) from which 207 members were selected by means of stratified random sampling. A valid and reliable researcher-made questionnaire was designed to collect the data related to the seven indices of the cybernetics model; namely, control, tight & loose coupling, interaction, decision making, hierarchy, leadership, and equilibrium. Data were analyzed using descriptive statistics (frequency, percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (one variable t-test). Results: Regarding the fact that the mean of each of the seven components was found to be higher than the intermediate level (3), Isfahan University of Medical Sciences seems to enjoy an appropriate cybernetic position in organizing its activities. The results also revealed that from the components of the cybernetic model, Isfahan University showed the highest tendency to the hierarchy index (mean = 3/66). Discussion: Since the University managers have not initially embarked on organizing university activities on the basis of a certain model of cybernetics‚ it can be concluded that if a management model is developed in accordance with the conceptual framework of cybernetics, it is expected that the University gains even a higher position compared to the one it enjoys now.