بررسي تطبيقي تعريف فارابي از زيبايي با تعاريف مشهور و برجستة متقدم و متأخر

A Comparative Study of Farabi?s Definition of Beauty with Prominent Ancient and Modern Definitions

زيبايي يكي از كشش هاي روح بشر است. ركن اصلي و مقوم هنر هم زيبايي است، هنر حضور حداكثري در زندگي بشر امروز دارد. آثار هنري بسته به اين كه هنرمند چه تعريفي از زيبايي دارد، متفاوت و متنوع مي شوند. پس ماهيت زيبايي به تبع هنر در زمان ما اهميت ويژه اي پيدا كرده است. در طول تاريخ براي زيبايي تعاريف گوناگوني ارائه شده است. در اين جستار ابتدا تعريف فارابي از زيبايي محور مقايسه واقع شده، آنگاه تعريف افلاطون، ارسطو، فلوطين از متقدمين و تعريف هيوم، كانت، هگل، شلينگ و…از متاخرين با آن مقايسه شده است. اين مساله كه تعريف فارابي از زيبايي چه ويژگي هاي اختصاصي نسبت به تعاريف مشهور ديگر دارد؟ پرسش اصلي اين پژوهش است. آفاقي يا انفسي بودن زيبايي طبق تعريف فارابي و كاربردي بودن يا نبودن آن در دوره معاصر، دو مساله فرعي اين پژوهش اند. طبق تعريف فارابي زيبايي يعني تحقق وجود برتر و كمال نهايي در هر نوع و پديده اي، اعم از طبيعي يا مصنوع. در اين پژوهش نشان داده شده است كه تعريف فارابي نسبت به تعاريف متقدمين و متاخرين جامع تر و كامل تر است. تعريف فارابي شامل زيبايي هاي مجردات و امور معنوي هم مي شود. در حالي كه ديگر تعاريف فاقد اين مزيت اند. طبق تعريف فارابي زيبايي امري عيني و آفاقي است. تعريف فارابي درون مكتبي يا درون ديني نيست. همه هنرمندان از هر دين و مكتبي مي توانند آن را مبنا قرار دهند. تعريف فارابي براي همه زمان ها و مكان ها بخصوص عصر ما كاربردي است. در صورتي كه هنرمندان تعريف فارابي را مبناي آثار هنري خود قرار بدهند، مي توانند حرف هاي نو و بديعي در عرصه هنر جهاني داشته باشند.

Beauty is one of the attractions of human soul. It is also the fundamental and consolidating element of art. Depending on the definition of art by the artist، works of art can vary and take different forms. Throughout history، various definitions have been provided for art. The present article first provides Farabi’s definition of beauty and then tries to compare it with those of Plato، Aristotle، Plotinus from the ancient times and Hume، Kant، Hegel and Hutcheson from the modern period. So the main question of this article is: What are distinctive features of Farabi’s definition compared to other definitions? The extroversive and introversive nature of beauty in Farabi’s definitions and its applied or non-applied nature in the modern definitions or secondary issues discussed in the present article. According to Farabi's definition، beauty is exactness of supreme being and ultimate perfection of a kind irrespective of its being natural or fabricated. The study shows that Farabi's definition of beauty is more comprehensive and complete than other definitions. His definition is applicable to abstract and spiritual beings while the other definitions are devoid of this feature. His definition of beauty is objective، practical and not school–based. If artists take his definition as their starting point، they would be able to contribute to the world of art in an innovative way.