تبيين مفاهيم و موانع توسعه از ديدگاه‌هاي مختلف

آيا مي‌توانيم جزء كشورهاي توسعه يافته باشيم؟ راه‌هاي رسيدن به توسعه كدام است؟ موانع توسعه نيافتگي كدامند؟ اين قبيل سئوالات از مهم‌ترين پرسش‌هايي است كه از زمان تقسيم جهان به دو بخش توسعه يافته و توسعه نيافته در ذهن تقريباً اكثر مردم، بويژه متفكرين، دانشمندان سياسي و محققين امر توسعه در كشور نقش بسته و هر يك براي دستيابي به توسعه و قرار گرفتن در سطح كشورهاي توسعه يافته طرح‌ها و ايده‌هاي مختلفي را كه اغلب برگرفته از مطالعات و يافته‌هاي كشورهاي غربي است ارائه نموده‌اند. اين مسئله از اهميت خاصي برخوردار است، چرا كه از يكسو، متأسفانه مطالعات آكادميك توسعه‌اي در سطح نخبگان علمي كشورهاي جهان سوم، به جز چند مورد جزيي صورت نگرفته و از سوي ديگر، مطالعات غربي انجام شده را نيز نمي‌توان به كشورهاي جهان سوم و كشورمان تعميم داد. زيرا شناختي از جهان سوم و كشورمان توسط كشورهاي توسعه يافته صورت نگرفته است. اين مقاله در صدد پاسخگويي به سئوالات فوق نيست، اما مي‌خواهد برخي از مفاهيم توسعه را به طور مختصر توضيح دهد.