عنوان مقاله :
اثر بخشي درمان پيشگيري از بازگشت بر پايه ي ذهن آگاهي در افزايش بهزيستي اجتماعي و پيشگيري از عود در مصرف كنندگان شيشه
عنوان به زبان ديگر :
Effectiveness of Mindfulness-Based Return Prevention Therapy in Social Well-Being and Relapse Prevention in Crystal Users
پديد آورندگان :
قرباني، طاهره دانشگاه پيام نور تهران - گروه روان شناسي , صفاري نيا، مجيد دانشگاه پيام نور تهران - گروه روان شناسي , زارع، حسين دانشگاه پيام نور تهران - گروه روان شناسي , عليپور، احمد دانشگاه پيام نور تهران - گروه روان شناسي
كليدواژه :
مصرف كنندگان شيشه , پيشگيري از عود , بهزيستي اجتماعي , درمان پيشگيري از بازگشت بر پايهي ذهن آگاهي
چكيده فارسي :
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعيين اثربخشي درمان پيشگيري از بازگشت بر پايه ي ذهن آگاهي در افزايش بهزيستي اجتماعي و پيشگيري از عود در مصرف كنندگان شيشه انجام شد. روش: در طرح نيمه آزمايشي 40 نفر مراجع با تشخيص اختلال سوءمصرف شيشه كه دوره سم زدايي را با موفقيت به پايان رسانده بودند، با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمايش و گواه تقسيم شدند. گروه آزمايش به مدت ده هفته و هر هفته يك جلسه گروهي تحت درمان ذهن آگاهي قرار گرفتند و گروه گواه در طول اين مدت درماني دريافت نكردند. پرسش نامه بهزيستي اجتماعي كيز (1998) و نيز آزمايش مورفين پيش از شروع درمان، و پس از آن انجام شدند. يافته ها: نتايج نشان داد بين دو گروه در بهزيستي اجتماعي در مرحله پسآزمون و پيگيري تفاوت وجود دارد. همچنين نتايج آزمون مجذور خي نشان داد بين فراواني بازگشت در دو گروه تفاوت وجود دارد. نتيجه گيري: نتايج نشان داد درمان پيشگيري از بازگشت بر پايه ي ذهن آگاهي در افزايش بهزيستي اجتماعي و پيشگيري از عود در مصرف كنندگان شيشه موثر است.
چكيده لاتين :
Objective: The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness-based return prevention therapy in social well-being and relapse prevention in crystal users. Method: In a quasi-experimental research design, 40 clients with a diagnosis of crystal abuse disorder (who successfully completed the detoxification period) were selected via purposive sampling and were then divided into two experimental and control groups. The experimental group received 10 group sessions of mindfulness-based therapy (one session per week), while the control group did not receive any treatment during this period. The participants responded to Keyes's Social Well-Being Scale (1998) and also took a morphine test before and after the onset of the treatment. Results: The results showed that there was a significant difference between the two groups in terms of social well-being at the post-test and follow-up stages. In addition, the results of Chi-square test indicated that there was a significant difference between the two groups in the frequency of return. Conclusion: The findings of this study showed that mindfulness-based return prevention therapy is effective in increasing social well-being and preventing relapse in crystal consumers.
عنوان نشريه :
اعتياد پژوهي
عنوان نشريه :
اعتياد پژوهي