تاثير يك دوره فعاليت منظم ورزشي بر ويژگي هاي عصبي - روانشناختي كودكان با اختلال هماهنگي تحولي

The effects of regular exercise on neuropsychological characteristics of the children with developmental coordination disorder

اختلال هماهنگي تحولي براي توصيف كودكاني به كار مي رود كه بدون وجود بيماري عصبي مشكلاتي در هماهنگي دارند. هماهنگي حركتي ضعيف سبب مشكلات روانشناختي در اين كودكان شده است. هدف از تحقيق حاضر بررسي تاثيرات يك دوره فعاليت منظم ورزشي بر برخي ويژگي هاي عصب روانشناختي در كودكان پسر 10 تا 12 ساله دچار اختلال هماهنگي تحولي شهر شيراز بود. روش اين پژوهش نيمه تجربي و از طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. 36 كودك 10 تا 12 ساله دچار اختلال هماهنگي تحولي با استفاده از پرسشنامه اختلال هماهنگي تحولي و آزمون هوش ريون، به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه قرار گرفتند. همچنين به منظور ارزيابي متغيرهاي وابسته از پرسشنامه عصب روانشناختي كانرز استفاده شد. گروه آزمايش برنامه حركتي مداخله اي را به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقيقه) دريافت كردند. تجزيه وتحليل آماري با استفاده از تحليل كوواريانس چندمتغيره در سطح معناداري 0/05 با كمك نرم افزار SPSS 22 انجام گرفت. يافته هاي تحقيق نشان داد كه بين دو گروه آزمايش و كنترل تفاوت معناداري در تمامي متغيرهاي كاركردهاي اجرايي (F=492.238،P≤0.001) و حسي- حركتي (F= 282.482 ، P 0.001) مشاهده شد. بر اين اساس مي توان نتيجه گرفت كه برنامه تمريني منتخب حاضر مي تواند بر بهبود ويژگي هاي عصب روانشناختي كودكان دچار اختلال هماهنگي تحولي موثر باشد.

Developmental coordination disorder (DCD) is used to describe children who have problems in coordination without any neurological cause.Poor coordination، causing problems in the children's cognitive characteristics. The purpose of this research was to the effects of a regular exercise activity period on some neuropsychological characteristics of the boys between the age of 10 to 12 in shiraz city that suffer from developmental coordination disorder. The research method is semi-experimental and pre-post test with control group. For this purpose، 36 children between the age of 10 to 12 were selected in available and targeted manner by using DCD questionnaire and Raven intelligence test and were set into two test and control group randomly. Furthermore، Connors neuropsychological questionnaire was used to evaluation of Dependent variables. Examination group got the intervention motor program for eight weeks (three session a week، 60 minutes in every session). Statistical analysis was performed with the help of SPSS 22 software using multi- variable covariance analysis in significance level of 0.05.Result showed that there are significant difference between two group in all executive functions variable (F=492.238،P≤0.001). and sensorimotor (F= 282.482 ، P 0.001). It can be conducted that selected training plan can be effective on improvement of neuropsychological characteristics in Developmental Coordination Disorder children.