كليدواژه :
غربآسيا (خاورميانه) , مناطق بيثبات , بحران , جنگ سرد , جنگ گرم , نظريهي جنگ , صلح سرد , كنشگران دولتي منطقهاي و فرامنطقهاي , بازيگران غيردولتي
چكيده فارسي :
تحولات غربآسيا (خاورميانه) سبب درگير شدن بازيگران متنوع و متفاوت دولتي و غيردولتي شده است. اين بازيگران، با اهداف، مواضع، ايدئولوژي و رفتار متفاوت و حتي متضاد سبب تداوم بحران در منطقه شدهاند. بازيگران غيردولتي از گروههاي اسلامگرا تا جريانات تروريستي- تكفيري از يك سو و كنشگران دولتي منطقهاي و فرامنطقهاي از سوي ديگر، در تلاشاند كشاكش قدرت را به سود خود به پايان رسانند. در اين بين، آنچه ذهن تحليلگر سياسي را به خود مشغول ميكند، اين موضوع است كه با توجه به منافع و خواستهاي متباين كنشگران، چه چشماندازي براي صلح و ثبات منطقهاي وجود دارد؟ در اين روند، شناخت اهداف و كنشگري بازيگران مختلف بهعنوان متغير اصلي تاثيرگذار بر بيثباتيهاي جاري منطقه و تحليل چشمانداز ثبات و صلح در غربآسيا به منزلهي متغير وابسته اهميت دارد.
اين مقاله با استفاده از نظريهي جنگ و صلح منطقهاي استدلال ميكند كه گرچه قدرتهاي بزرگ فرامنطقهاي، نقش و اثرگذاري قابلتوجهي در مناطق بحراني غربآسيا دارند، ولي ريشهها و بسترهاي خشونت و تنش، در اصل منطقهاي هستند؛ بنابراين،، جلوگيري از جنگ گرم و حاكم ساختن صلح گرم در غربآسيا، به صرف فعاليت و ارادهي بازيگران فرامنطقهاي ميسر نيست و نقش بازيگران فرامنطقهاي حداكثر در قالب ايجاد جنگ سرد و يا صلح سرد تاثيرگذار است. علاوه بر اين، با توجه به كشمكشهاي موجود بين قدرتهاي منطقهاي، تبديل جنگ سرد منطقهاي به صلح سرد نيز با دشواري روبروست.