عنوان مقاله :
تعيين كيفيت هوموس با استفاده از روش روجيستر در امتداد گراديان ارتفاعي جنگلهاي راش (Fagus orientalis Lipsky) (مطالعه موردي: جنگلهاي سري 1 و 5 كلاردشت)
عنوان به زبان ديگر :
Determination of humus quality using Rogister method along the elevation gradient in beech forests (Fagus orientalis Lipsky) (Case Study: Districts 1 and 5 of Kelardasht forests)
پديد آورندگان :
دلفان آذري، مسعود دانشگاه تهران - گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل , زاهدي اميري، قوام الدين دانشگاه تهران - گروه جنگلداري و اقتصاد جنگل
كليدواژه :
شاخص اكولوژيكي , كلاسه بندي رويشگاه , مول اسيدي , مول اكتيو , مول تيپيك , واسنجي
چكيده فارسي :
هدف از انجام اين پژوهش، تعيين كيفيت هوموس با استفاده از روش روجيستر در امتداد گراديان ارتفاعيِ جنگلهاي راش كلاردشت بود. براي اين منظور، ابتدا در امتداد يك ترانسكت (شمال- جنوب)، 30 رولوه به ابعاد 20 متر × 20 متر براي آشكوبهاي درختي و درختچهاي (رولوه اول) و 30 رولوه در درون رولوه اول به ابعاد 10 متر × 10 متر براي آشكوب علفي (رولوه دوم) پياده و سپس مقدار پوشش گونههاي گياهي با استفاده از امتيازات تعديل شده برآون بلانكه برآورد شد. در درون رولوه دوم، يك نمونه خاك از افق معدني A تا عمق حداكثر 10 سانتيمتر برداشت و رطوبت در دسترس، pH و نيتروژن آن اندازهگيري شد. پس از استخراج مقادير شاخصهاي اكولوژيكي از سه منبع مختلف و واسنجي آنها با دادههاي مورد اندازهگيري، طبقهبندي پوشش گياهي با استفاده از TWINSPAN انجام و در نهايت، كيفيت هوموس جنگلي براي گروههاي اكولوژيك با استفاده از اكوگرام پيشنهاد شده توسط روجيستر تعيين شد. نتايج نشان داد كه نوع هوموس در ارتفاعات كم، مول اكتيو، در ارتفاعان مياني، مول تيپيك و در ارتفاعات زياد، مول اسيدي است. بهعبارت ديگر، با افزايش ارتفاع از سطح دريا، كيفيت هوموس كاهش مييابد. بهعلاوه، مشخص شد كه نوع هوموس در محلي كه گونة راش بيشترين تاج پوشش را دارد، مول اسيدي است. نتيجهگيري شد كه گونههاي گياهي (آشكوب علفي) ميتوانند بهعنوان معرف ارزشمندي براي تعيين كيفيت نوع هوموس يك اكوسيستم جنگلي بهكار گرفته شوند. همچنين، ميتوان عنوان كرد كه پس از واسنجي مقادير اصلي شاخصهاي اكولوژيكي، روش روجيستر ميتواند براي كلاسهبندي رويشگاهها در جنگلهاي راش شمال كشور مورد استفاده قرار گيرد.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to determine the humus quality using Rogister method along an elevation gradient in beech forests. For this purpose, first, along a transect (north-south) in the forests ofdistricts one and five of Kelardasht forest, 30 releves in tree and shrub layers and 30 releves in herb layer were sampled with dimensions of 20m × 20m and 10m × 10m, respectively. Then, the amount of vegetation was estimated using modified Braun-Blanquet scores. The A-horizon was sampled up to a maximum of 10 cm and its available moisture, pH and nitrogen was measured. After extracting ecological indicators’ values from three different sources and calibration values with measured data, classification of vegetation was performed using TWINSPAN and finally, the humus quality for ecological groups was determined using suggested ecogram by Rogister. The results showed that humus type at low, middle and high elevations is active mull, typical mull and acid mull, respectively. In other words, the humus quality decreases with increasing elevation. In addition, it was found that humus type for beech is acid mull. It is concluded that plant species (herb layer) can be a useful indicator for determining the humus quality of a forest ecosystem. In other words, after calibration of the main ecological indicators’ values, Rogister method can be used for sites classification in beech forests of Iran.
عنوان نشريه :
جنگل و فرآورده هاي چوب
عنوان نشريه :
جنگل و فرآورده هاي چوب