مفهوم سازي امنيت و روابط بين الملل مطلوب

براي درك روابط بين الملل تأكيد فراوان بر مفاهيم قدرت، توانمندي و وابستگي متقابل مي گردد. اين ذهنيت وجود دارد كه در چارچوب اين مفاهيم است كه بازيگران به ترسيم محيط مي پردازند و دست به اقدام مي زنند. اما توجه به اين موضوع ضرورت است كه غايت هر بازيگر تحقق امنيت در هر دو بعُد آن يعني امنيت فيزيكي و امنيت هويتي است. سؤال مقاله حاضر اين است كه امنيت را چگونه و به چه طريقي بايد مفهوم سازي كرد. سؤال ديگر اين است كه چه شكلي از روابط بين الملل، براي تحقق امنيت مطلوب است. امنيت فيزيكي دغدغه هاي ارضي و حاكميتي را تسكين مي دهد و امنيت هويتي براي بازيگر در خصوص اينكه چه كسي است و بايد به چه شكل خود را متجلي سازد، عدم نگراني را حيات مي دهد. به همين روي است كه از نظر هر بازيگري آن شكل از محيط بين الملل مطلوب است كه امكان تجلي هر دو بُعد امنيت را به وجود آورد. اين بدان معناست كه جغرافيايي كه بازيگر در آن مستقر است و هويتي كه بر اساس آن به تعريف خود و پيرامون مي پردازد هر دو مصون از تهديد باشند.