عنوان مقاله :
چرخش اسپينوزايي در فلسفه سياسي فرانسوي
پديد آورندگان :
نجف زاده، رضا دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
فلسفه قرن هفدهم , فكر اسپينوزايي , فكر راديكال , متافيزيك , فلسفه سياسي , فلسفه فرانسوي قرن بيستم , درون بودگي
چكيده فارسي :
سال هاي پس از جنگ جهاني دوم، در فلسفه اروپايي نگاه ويژه اي به اسپينوزا شكل گرفت. تا پيش از اين، متافيزيك، اخلاق و سياست اسپينوزا در پرتو خوانشي هابزي هگلي از او تفسير مي شد. در فرانسه قرن بيست، جرياني از تفكر فلسفي سياسي شكل گرفت كه نسبت به هگل نگاهي انتقادي داشت و شماري از فيلسوفان ضد هگلي فرانسه تفسير جديدي از اسپينوزا به دست دادند كه در مجموع سنتي از تفسير جديد اسپينوزايي و فلسفه اسپينوزايي جديد آفريده شد. اين دگرديسي گفتماني فلسفي در چارچوب نظريه انتقادي يا نظريه راديكال، در تقابل با گفتمان هاي فلسفه سياسي غالب در فرانسه قرار دارد. در اين مقاله بر پايه رويكرد تاريخ انتقادي انديشه، به بررسي تحليلي تحول خوانش اسپينوزايي و ادوار تفسير اسپينوزايي در فلسفه عمومي به طور كلي و فلسفه سياسي به طور خاص در فرانسه قرن بيستم مي پردازيم.
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي