نقش پيش‌ بيني كننده جهت گيري مذهبي و سبك‌ هاي فرزند‌پروري در سلامت روان دانش‌ آموزان متوسطه شهرستان بوكان در سال 1392

The effects of Religious orientation and Parenting styles on students' Mental Health

مقدمه: اختلال در سلامت روان، پيشرفت فرد و هم چنين توانايي او را در انجام وظايف محوله دچار اختلال نموده و تحقيقات نشان مي دهد ابعاد جهت گيري مذهبي و سبك هاي فرزند پروري نقش به سزايي در ارتقاي سلامت روان و بهزيستي روانشناختي فرد دارد. پژوهش حاضر با هدف تعيين نقش پيش بيني كننده جهت گيري مذهبي و سبك هاي فرزند پروري در سلامت روان دانش آموزان انجام شد. مواد و روش ها : اين مطالعه بر روي 278 دانش آموز (124 پسر، 154 دختر) مقطع متوسطه شهرستان بوكان انجام گرفت. از شركت كنندگان خواسته شد تا مقياس جهت گيري مذهبي الپورت، پرسشنامه سلامت عمومي و پرسشنامه سبك فرزند پروري بامريند را تكميل كنند. داده ها پس از جمع آوري با استفاده از نرم افزار آماري SPSS نسخه 19 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. به منظور بررسي رابطه بين متغيرها، ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون مورد استفاده قرار گرفت. يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد جهت گيري دروني و سبك هاي فرزند پروري مقتدرانه و آسانگير با سلامت روان همبستگي مثبت معنادار و همچنين سبك استبدادي و جهت گيري بيروني با سلامت روان رابطه منفي معنادار دارد. نتايج تحليل رگرسيون نشان داد سلامت روان توسط جهت گيري مذهبي و سبك هاي فرزند پروري پيش بيني مي شود. نتيجه گيري : اين مطالعه نشان داد كه بين جهت گيري مذهبي و سبك هاي هاي فرزند پروري با سلامت روان رابطه معناداري وجود دارد و سبك فرزند پروري و جهت گيري مذهبي به عنوان عامل تاثيرگذار بر سلامت رواني نيازمند توجه بيشتري در تحقيقات باليني هستند.

Introduction: Lack of mental health interferes with one's individual achievement and ability for undertaking the responsibilities. Studies have shown that religious orientation and parenting styles have an important role in one's increasing general health and psychological well-being. The aim of the current investigation was to study the effects of religious orientation and parenting styles on students' mental health. Materials and Methods: This study was carried out on 278 students (124 boys and 154 girls) of Bukan's high schools. The participants were asked to complete the Religious Orientation Inventory, mental health questionnaire and Parenting Style questionnaire. The obtained data were analyzed through the SPSS software, Version 18. The Pearson's correlation coefficient and regression analysis were used for determining the relationships among the variables of the study. Results: The results of the investigation indicated that internal orientation and authoritative parenting styles have significant effect and positive correlations with mental health while the autocratic style exterior orientation has significant negative relationship with mental health. The results of regression analysis showed that well-being is predictable by internal orientation and parenting styles. Conclusion: Evaluation and knowledge of parenting styles and religious orientation and their relationships with mental health can provide the significant implications on the provision of students' general well-being. Parenting styles and religious orientation, as significant variables in mental health, need more clinical research and attention.