عنوان مقاله :
منطقه گرايي نهاد محور در آسياي جنوبي : كارايي سنجي سارك ، سپتا و سفتا
پديد آورندگان :
فاطمي نژاد، احمد دانشگاه فردوسي مشهد - دانشكده علوم اداري و اقتصادي - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
نهادگرايي , آسياي جنوبي , منطقه گرايي , سارك , سپتا , سفتا
چكيده فارسي :
بعد از جنگ دوم جهاني، موج منطقه گرايي و همگرايي منطقه اي از اروپا شروع شد و به مرور زمان، به ساير مناطق گسترش يافت. همگام با گسترش منطقه گرايي، نظريههاي مختلفي مانند كاركردگرايي، نوكاركردگرايي، وابستگي متقابل و نهادگرايي در پي توضيح اين پديده برآمدند. يكي از مناطقي كه تحت تأثير روندهاي منطقه گرايانه قرار گرفت، آسياي جنوبي بود. ازاينرو، كشورهاي اين منطقه براي تسهيل همكاري منطقه اي اقدام به ايجاد نهاده اي منطقه اي كردند. هدف اين مقاله، بررسي منطقه گرايي در آسياي جنوبي با تمركز بر نقش نهادهاي منطقه اي است. بنابراين، پرسش اصلي اين است كه نهادهاي منطقه اي آسياي جنوبي چه نقشي در روند منطقه گرايي كشورهاي عضو ايفا كرده اند؟ در پاسخ به اين پرسش، بايد ميان كشورهاي بزرگ آسياي جنوبي، يعني هند و پاكستان و كشورهاي ضعيف اين منطقه، يعني سري لانكا، نپال، بوتان، بنگلادش، مالديو و افغانستان، تمايز قائل شد. در اين چارچوب، فرضيه اي كه مطرح ميشود اين است كه نقش سارك، سپتا و سفتا در منطقه گرايي آسياي جنوبي از منظر اعضاي بزرگ، ناكار امد و از منظر اعضاي كوچك، كارامد بوده است. براي آزمون فرضيه، از نظرية نهادگرايي نئوليبرال و روش تبييني كاركردي استفاده شده است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه هرچند نهادهاي منطقه اي آسياي جنوبي توفيقي در روند منطقه گرايي ميان كل اعضا نداشته اند، اما كشورهاي ضعيف منطقه از وضعيت موجود رضايت دارند و حضور همين نهادهاي ضعيف را بر فقدان آنها ترجيح مي دهند.
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي
عنوان نشريه :
رهيافتهاي سياسي و بين المللي