بررسي تاثير تدريس مبتني بر يادگيري مشاركتي از نوع جيگ ساو بر كفايت اجتماعي دانش آموزان

Investigating the Effect of Teaching based on participatory learning of Jigsaw type on Students' Social Competitiveness

پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير تدريس مبتني بر يادگيري مشاركتي از نوع جيگ­ساو بر كفايت اجتماعي دانش آموزان انجام گرفت. اين پژوهش از نظر راهبرد اصلي؛ كمي و از نظر تكنيك تحليلي؛ تمام آزمايشي از نوع طرح پيش آزمون - پس آزمون با گروه كنترل است. جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان پايه ششم (دوره دوم ابتدايي) مدارس شهر كرمانشاه در سال تحصيلي 96-97 تشكيل مي ­داد. روش نمونه­گيري از نوع هدفمند بود و دانش آموزان انتخاب شده به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل قرار داده شدند. حجم نمونه با استفاده از جدول كوهن (1986) با در نظر گرفتن 0/05 = α، تعيين گرديد و تعداد افراد نمونه در هر گروه برابر با 19 نفر و در مجموع 38 نفر انتخاب شد. كتاب تفكر و پژوهش در گروه آزمايش با روش يادگيري مشاركتي از نوع جيگ­ ساو و در گروه كنترل با روش تدريس سنتي در مدارس، مورد آموزش قرار گرفت. جهت سنجش كفايت اجتماعي دانش آموزان، از پرسشنامه كفايت اجتماعي ادراك شده (PSCS) اندرسون بوچر و همكاران (2007) با پايايي 0/79= α استفاده گرديد. داده ­هاي جمع آوري شده با نرم افزار spss.v.22 و آزمون­ تحليل كواريانس (ANCOVA) تحليل شد. نتيجه تحليل نشان داد پس از تعديل نمرات پيش آزمون، اثر عامل بين آزمودني­ ها (عضويت در گروه آزمايش و بكارگيري روش جيگ­ ساو، عضويت در گروه كنترل و عدم بكارگيري روش جيگ­ ساو) بر متغير وابسته كفايت اجتماعي (6/12= Partial n^2=0/689 P=<0/05،F) معني­ دار است و باعث تفاوت بين سطح كفايت اجتماعي در دو گروه كنترل و گروه آزمايش مي­ شود. يافته تحقيق حاضر ضرورت توجه به تدريس مبتني بر يادگيري مشاركتي و اثرات مثبت آن در مدارس را آشكار مي­ نمايد.

The purpose of this study was to investigate the Effect of Teaching based on participatory learning of Jigsaw type on Students' Social Competitiveness. This research based on the main strategy; is quantitative, based on analytical technique; is whole experiment type of pre-test and post-test design with the control group. The statistical population of this study was students of the sixth grade of Kermanshah schools in the academic year of 96-97. The sampling method was purposeful and the students were divided into two experimental and control groups. The sample size was determined using Cohen table (1986), taking into account α = 0.50, and the number of subjects in each group was 19 and a total of 38 people were selected. The book of thinking and research in the experimental group was taught using a participatory learning method of Jigsaw type and in the control group with traditional teaching methods in schools. To assess the social adequacy of students, the questionnaire of perceived social adequacy questionnaire (PSCS) was used by Anderson Boucher et al. (2007) with α = 0.79. The data were analyzed by using the Univariate covariance analysis (ANCOVA) with spss.vs.22 software. The result of the analysis showed that after modifying the pre-test scores, the effect of the factor between the subjects (membership in the experimental group and using the Jigsaw method, membership in the control group and the lack of use of the Jigsaw method) on the dependent variables of Social adequacy (F(38,1)=6/12, <0/05, Partial 2 =0/689), was significant and caused a difference between the level of social adequacy in the control and experimental groups. The findings of the present study reveal the need for attention to the teaching of participatory learning and its positive effects in schools.