عنوان مقاله :
استنتاج امر مشاهده نشده از امر مشاهده شده : استقراء، قياس يا استنتاج از راه بهترين تبيين؟
پديد آورندگان :
طالقاني، علي پژوهشگاه دانش هاي بنيادين
كليدواژه :
استقراء , استنتاج از راه بهترين تبيين , درتسكي , گيلبرت هارمن , بس ون فراسن
چكيده فارسي :
باورهاي ما در زندگي روزمره، عمدتاً ريشه در مشاهده دارد، با اين حال، بسياري از باورهاي ما نه از مشاهدة مستقيم امور، بلكه از استنتاج به دست ميآيد: استنتاج امور مشاهدهنشده از امور مشاهده شده. اما چنين استنتاجهايي مسألهآفرين است. دو پرسش اصلي در اين باره مطرح است: نخست اينكه فرايند اين گونه استنتاجات چگونه فرايندي است؟ يعني توصيف دقيق فرايند اين استنتاجات. و دوم اينكه بر چه اساسي باورهاي حاصل از اين فرايند موجّه است؟ رويكرد سنتي در پاسخ به پرسش نخست، استقراگرايي بوده است. اما استقراگرايان در پاسخ به پرسش دوم با اشكالات جدي مواجه شدهاند. تاكنون دو راهبرد اصلي براي برونرفت از اين مشكلات، پيشنهاد شده است كه هر دو راهبرد، پاسخ استقراء گرايان را به پرسش نخست رد ميكند. يك راهبرد بر آن است كه اين دسته از استنتاجات، قياسي است، و راهبرد دوم، همعقيده با استقراء گرايان بر آن است كه اين استنتاجات، غير قياسي است اما برخلاف آنان ميگويد استقرائي نيست. گيلبرت هارمن اين استنتاجات را از نوع استنتاج از راه بهترين تبيين به شمار ميآورد. در اين مقاله، پس از توضيح مسأله، در بخش نخست پاسخ استقراگرايان و مشكلات آن، در بخش دوم، راه حل مورد دفاع درتسكي، در بخش سوم راهحل گيلبرت هارمن و نهايتاً در بخش چهارم اشكالات ونفراسن به راهحل هارمن طرح و تقرير شده است.
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني
عنوان نشريه :
روش شناسي علوم انساني