عنوان مقاله :
منطقه گرايي ايران و آسياي مركزي در پرتو جهاني شدن: طرحي براي جامعه بين الملل منطقه اي
عنوان به زبان ديگر :
Iran-Central Asia regionalism in the shadow of globalaization: an outline for regional international society
پديد آورندگان :
فاطمي نژاد، احمد دانشگاه فردوسي مشهد - گروه علوم سياسي , هاشمي، محمدرضا دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
ايران , آسياي مركزي , جامعۀ بين الملل منطقه اي , گماين شافت , گزل شافت
چكيده فارسي :
نسبت منطقه گرايي و جهاني شدن از مسائلي است كه طي سال هاي اخير مورد توجه متفكران قرار گرفته است. يكي از مناطقي كه از پتانسيل همگرايي منطقه اي برخوردار است آسياي مركزي است. فروپاشي ابرقدرت شرق و استقلال كشورهاي آسياي مركزي را مي توان به عنوان عصري نوين در اين منطقه تلقي كرد كه آنها را در معرض فرايندهاي جهاني شدن قرار داد. در اين ميان ايران با توجه به ارتباطات تاريخي و قرابت جغرافيايي و فرهنگي با جمهوري هاي آسياي مركزي، فرصت مناسبي را براي توسعه روابط با اين كشورها بدست آورده است. البته كشورهاي ديگر نيز تلاش مي كنند تا نفوذ خود را در آسياي مركزي گسترش دهند. سوال اصلي پژوهش حاضر اين است كه چگونه ايران و جمهوري هاي آسياي مركزي مي توانند نوعي جامعه بين الملل منطقه اي را تشكيل دهند؟ فرضيه اي كه در پاسخ به پرسش بالا مطرح مي شود اين است كه ايران و آسياي مركزي از يكسو با تكيه بر زمينه ها و همگرايي هاي تاريخي(روابط گماين شافتي) و از سوي ديگر با طراحي روابط كاركردي(گزلشافتي) نوعي جامعه بين الملل منطقه اي را تشكيل مي دهند. فرضيه بالا با استفاده از روش توصيفي- تحليلي مورد آزمون قرار مي گيرد. يافته هاي اين پژوهش نشان مي دهد كه با توجه به روابط فرهنگي ايران و جمهوري هاي تازه استقلال يافته كه ريشه در تاريخ كهن اين كشورها دارد و همچنين افزايش روابط كاركردي ايران و پنج كشور آسياي مركزي پس از استقلال اين جمهوري ها مي توان نتيجه گيري كرد كه ايران و جمهوري هاي آسياي مركزي از توانايي بالقوه لازم براي تشكيل جامعه بين الملل منطقه اي برخوردار هستند.
چكيده لاتين :
Regionalization-globalization link has been investigated by thinkers in recent years. Central Asia is among regions which have regional-integration potential. Collapsing USSR and independence of Central-Asia countries could be imagined as a new era subjecting them to globalizing processes. Meanwhile، Iran has accessed appropriate opportunity to develop her relationships with Central-Asia countries. The article aims to study potentials of Iran and the countries in the deepening of their relations under the regional international society. Main question is how Iran and Central Asian could constitute a regional international society. It is assumed that they could constitute the society based on their historical integrations and increasing functional relationships. It seems that English School theory could be explaining in the case examined here. According to the theory، there are contrasting views of how an international society comes into being. Wight believes that an international society ‘will not come into being without a degree of cultural unity among its members.’ On the other hand، Bull assumes ‘a minimal desire for order’ is a basic requirement for international society. Lastly، regarding the cultural-historical relations between Iran and Central-Asia countries in one hand، and their increasing functional-economic interactions on the other hand، there are some grounds forming a regional international society.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي جهاني شدن
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي جهاني شدن