شماره ركورد :
1010244
عنوان مقاله :
رَويه‌هاي به گفتمان درآوردن نحوة پوشش زنان پس از انقلاب اسلامي
عنوان به زبان ديگر :
Practices of Hijab discoursization after Islamic revolution
پديد آورندگان :
مرادخاني، همايون دانشگاه رازي، گروه جامعه شناسي
تعداد صفحه :
33
از صفحه :
171
تا صفحه :
203
كليدواژه :
سوژة پوشش , اراده به اداره كردن , عقلانيت سياسي , حجاب , گفتمان
چكيده فارسي :
تصور رايج دربارة وضعيت پوشش زنان پس از انقلاب اسلامي نزد اغلب منتقدان سياست‌هاي حجاب اين است كه طي سه دهة اخير، نظام سياسي صرفاً با تكيه بر سازوكارهاي سركوب به تحميل پوشش دلخواه خود - پوششي كه برگرفته از دستورات مندرج در متون ديني است - مبادرت ورزيده است؛ تصوري كه با بديهي فرض كردن سركوب زنان در حوزة پوشش، نه‌تنها مكانيسم‌هايي را كه در اين زمينه عمل كرده از نوع سركوب قلمداد مي‌كند، بلكه بر آن است تا با توسل به گفتمان مخالف، مانع از پيشروي ساز و كارهايي شود كه تا به امروز موانع چنداني بر سر راه خود تجربه نكرده‌اند. اما به نظر مي‌رسد كه مسئله‌زا كردن نحوة پوشش زنان در دهة منتهي به انقلاب و پس از آن، اغلب به واسطه گفتمان و در گفتمان صورت گرفته است؛ آن هم نه صرفاً يك گفتمان خاص، بلكه شبكه‌اي از به‌گفتمان‌درآوردن‌هاي متنوع كه ريشه در كانون‌هاي مختلف توليد گفتمان و قدرت داشته است؛ به گونه‌اي كه گاه تلاش براي محو نشانه‌هاي رژيم پيشين بوده كه حجاب را به گفتمان درآورده، گاه جنگ بوده كه حجاب را در پيوند با گزاره‌هاي مربوط به ايثار و شهادت تحت تعقيب گفتماني قرار داده، گاه پيچيدگي جمعيت و سعي در وقوف بر نظم‌پذيري خاص آن بوده كه ميل به فراهم آوردن دانشي از حجاب را زنده كرده و به توليد گفتماني علمي دربارة آن منجر شده، و گاه هم نگراني از اثرات تكنولوژي‌هاي مولد حجاب بوده كه سخن‌گفتن از آن در قالب گفتمان تهاجم فرهنگي را سبب گشته است و در اين اواخر هم گفتمان جامعة مدني و بعدتر، گفتمان خُردترِ مُد بوده كه حجاب را احاطه كرده است. در هر صورت يك چيز مسلّم است و آن اينكه حجاب در متن همين گفتمان‌ها است كه واقعيتي اجرايي پيدا كرده است و نه به واسطة ساز و كارهاي سركوب.
چكيده لاتين :
The common image on women clothing after Islamic revolution by most of the political critics of Hijab is that during three decades, political system has applied its own women clothing, based on Islamic texts, by using force and suppression. This trend not only supposing suppression a rudimentary issue but also by using counter-discourse impeding the power, which has not faced any obstacle until now, to proceed. But it seems that women clothing problematization in the decade ending in Islamic revolution and the decade after that, has been done by using by/in discourse based on not just one discourse but a network of different discoursization which origin in different sources of discourse and power. As a result, “sometimes” it has been an attempt to remove any trace of previous regime which makes Hijab as a discourse and “sometimes” it has been the war which makes a connection between Hijab and other statements like martyrdom, devotion influenced by incitement to discourse in other places, it has been the complexity of population and the need for its special regularity which makes the need for the knowledge of Hijab alive resulting in a scientific discourse production in other places, it has been the fear of the effects of new technology on hijab which has been called cultural invasion, later it has been civil society discourse and finally it has been fashion micro-discourse which has surrounded Hijab, but one thing is for sure, Hijab has been at the heart of these discourses where it has found performative reality and it has not been applied just by using suppression mechanisms.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
فايل PDF :
7452585
عنوان نشريه :
مطالعات جامعه شناختي
لينک به اين مدرک :
بازگشت