توان پيش بين تركيبي هوش هاي چندگانه، وكسلر و هيجاني براي كاركرد آموزشي دانش آموزان دوره متوسطه اول

هدف اين پژوهش، بررسي توان پيش بين تركيبي هوش هاي چندگانه، وكسلر و هوش هيجاني در كاركرد آموزشي دانش آموزان سال سوم دوره متوسطه اول بوده است. به همين منظور 128 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي چندمرحله اي انتخاب شدند و پرسش نامه هاي هوش هاي چندگانه و هوش هيجاني شات را تكميل كردند و سپس از نيمي از آنها، آزمون هوشي وكسلر گرفته شد. همچنين براي ارزيابي كاركرد آموزشي از معدل آنان استفاده شد. نتايج حاصل از همبستگي پيرسون و نيز تحليل رگرسيون چندمتغيري نشان داد كه: هوش بين فردي و درون فردي قدرت پيش بيني هوش هيجاني را داراست. همچنين هوش رياضي منطقي و نيز هوش فضايي (مكاني) هركدام جداگانه قابليت پيش بيني نمره خرده آزمون عملي وكسلر و نيز به ترتيب قابليت پيش بيني كاركرد آموزشي دانش آموزان در درس هاي حساب و هندسه را داشتند. به علاوه هوش كلامي در هوش هاي چندگانه براي خرده آزمون كلامي وكسلر و نمره كل وكسلر براي كاركرد آموزشي كلي دانش آموزان قدرت پيش بيني داشت اما قدرت پيش بيني كاركرد آموزشي در درس هاي ادبيات و انشا را نداشت. به علاوه نمرات دانش آموزان در هوش بدني جنبشي، قدرت پيش بيني كنندگي براي كاركرد آموزشي در درس ورزش، و نمره كل دانش آموزان درمجموع هوش هاي هشت گانه،قدرت پيش بيني كنندگي عملكرد تحصيلي كلي دانش آموزان را نداشتند. همچنين نمره كل دانش آموزان در هوش وكسلر (مجموع هوش هاي عملي و كلامي)، به عنوان قويترين متغير براي پيش بيني عملكرد تحصيلي كلي دانش آموزان متوسطه اول شناخته شد.