كليدواژه :
نسبيت , عدالت اجتماعي , فطرت , طبيعت , اعتبار , معقول ثاني فلسفي
چكيده فارسي :
عدالت از جمله موضوعاتي است كه در علوم مختلف و از ساحتهاي گوناگون قابل بررسي است. عينيبودن يا نسبيبودن عدالت اجتماعي محور نوشتار حاضر است. اين بحث به مباني و پيشفرضهاي عدالت ميپردازد، نه خود عدالت و از اين جهت از سويي پيوند سياست با متافيزيك را به نمايش ميگذارد و از سوي ديگر، از يك مبناي مهم انسانشناختي در نظريههاي علوم انساني پرده برميدارد. مهمترين دستاوردهاي اين مقاله عبارتند از: الف) عدالت در پرتو فطرت كمالجويي انسان و قوانين عادلانه تشريعي كه از تكوين نشئت گرفته است، از دام نسبيت بركنار است؛ ب) ديدگاههايي كه اصل عدالت اجتماعي را نسبي و عصري ميدانند، فاقد دليل قانعكننده ميباشند؛ ج) برخي از ديدگاهها اگرچه مدعي اصل عينيتاند، به دليل ارجاعندادن عدالت به فطرت و تكوين گرفتار نسبيت شدهاند؛ د) برخي از ديدگاهها اگرچه ادعا شده است كه عدالت را نسبي تصور كردهاند، به دليل ارجاع آن به فطرت و تكوين، تصوير دو بعدي از آن ارائه داده و ضمن پذيرش نسبيت بايدهاي اخلاقي، اعتبار عدالت را ثابت و مشترك دانستهاند.