غربالگري هپاتيت C در مراكز گذري استان اصفهان: توصيف يك تجربه

Hepatitis C Screening in Isfahan dro‎p in Centers: An Experience Description

هپاتيت C يكي از معضلات بهداشتي جهان به حساب مي ‌آيد كه اصلي‌ ترين عامل خطر آن اعتياد تزريقي است. اين مطالعه با هدف تعيين شيوع سرمي هپاتيت C و عوامل مرتبط در معتادين تزريقي مراكز گذري طراحي و اجرا شد. روش ‌ها: در اين مطالعه، كه به شيوه‌ تلفيقي (Triangulation) در جمع آوري اطلاعات، روش و تحليل يافته‌ ها انجام شد، با برگزاري 5 جلسه‌ گروهي (Focus group) نيمه ساختار يافته با طرح سوالات باز، جنبه ‌هاي مختلف طرح غربالگري مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. نمونه گيري از نوع غيراحتمالي هدفمند در جمعيت معتادين تزريقي يا داراي سابقه‌ تزريق مواد مخدر مراجعه كننده به مراكز گذري (dro‎p in Center يا DIC) استان اصفهان به طور داوطلبانه با تكميل پرسشنامه‌ استاندارد شده و خونگيري انجام گرديد. نمونه ‌هاي خون از نظر آنتي ‌بادي ضدهپاتيت C (HCV-Ab) به روش اليزا آزمايش شد. يافته ‌ها: در 7 مركز گذري دولتي مشتمل بر 4 مركز وابسته به دانشگاه علوم پزشكي اصفهان و 3 مركز وابسته به اداره‌ بهزيستي، 1581 معتاد تزريقي يا داراي سابقه‌ اعتياد تزريقي عضويت داشتند. در اين مطالعه 539 نفر (34 درصد جمعيت هدف) وارد مطالعه شدند كه 250 نفر از آنها (47.1 درصد) از نظر آنتي ‌بادي ضدهپاتيت C مثبت بودند و از اين نظر تفاوتي بين زنان و مردان وجود نداشت. فاكتورهاي اصلي موثر ناشي از تجربيات و مشاهدات محققين عبارت از دستمزد نمونه گيري، مشكل بيمه‌ حرفه ‌اي، مشكلات پرسشگري و خونگيري و محدوديت زماني بود. نتيجه ‌گيري: اين مطالعه تجربه‌ موفقي براي استفاده‌ ديگر محققين و مسوولين امر سلامت براي انجام مطالعه مشابه يا تدوين پروتوكل‌ هاي كاهش آسيب مي ‌باشد

Background: Hepatitis C virus (HCV) is a major public health problem in the world which drug injection is a primary mode of transmission for it. So, this study was conducted to determine seroprevalence of HCV in intravenous drug abusers (IVDA) in Isfahan province dro‎p in centers (DIC). Methods: This qualitative/quantitave study used triangulation method in data collection and analysis. Five semi-structured focus groups with open-ended questions were disposed to evaluate and discuss on aspects of the study. Intravenous drug abusers in Isfahan province dro‎p in centers by non-probable purposive sampling method entered into the study voluntarily and blood sample was obtained from them. Serum samples were tested for HCV-Ab using ELISA method. Finding: There were seven govermental dro‎p in centers including 4 related to Isfahan University of Medical Sciences and 3 related to welfare organization which contained 1581 intravenous drug abusers members. From them, 539 patients (34%) enterd into the study from which, 250 (47.1%) patients were positive for HCV-Ab without significant differences between men and women. The main impressive factors for the project were wage for blood obtaning, occupational insurance, problems in interview and sampling, and time restriction. Conclusion: This was a good experience for other investigators and health directors’ strategies to design simillar studies or harm reduction.