عنوان مقاله :
مقايسه درمان تحريك شناختي و روش مونتسوري مبتني بر دمانس، بر كاركردهاي شناختي مبتلايان به بيماري آلزايمر
عنوان به زبان ديگر :
COMPARISON OF COGNITIVE STIMULATION THERAPY and MONTESSORI-BASED DEMENTIA ON COGNITIVE FUNCTION IN PEOPLE WITH ALZHEIMER’S DISEASE
پديد آورندگان :
يعقوبي نمين، سهراب دانشگاه عدالت، تهران , احدي، حسن دانشگاه علوم و تحقيقات، تهران , جمهري، فرهاد دانشگاه علامه طباطبايي , كلهرنيا گلكار، مريم دانشگاه آزاد اسلامي، البرز
كليدواژه :
بيماري آلزايمر , درمان تحريك شناختي , روش مونتسوري مبتني بر دمانس , كاركردهاي شناختي
چكيده فارسي :
پيشزمينه و هدف: آلزايمر، شايعترين نوع دمانس، يك اختلال دژنراتيو مزمن و پيشرونده عصبي است كه بر كاركردهاي شناختي فرد اثر ميگذارد. اين پژوهش باهدف بررسي و مقايسه اثربخشي درمان تحريك شناختي و روش مونتسوري مبتني بر دمانس در كاركردهاي شناختي افراد مبتلا به آلزايمر اجرا گرديد.
مواد و روش كار: طرح پژوهش، نيمه آزمايشي از نوع پيشآزمون - پسآزمون با گروه كنترل بود. تعداد 34 نفر از مبتلايان به بيماري آلزايمر بهصورت نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفي در گروه آزمايش يك (روش مداخله: درمان تحريك شناختي)، گروه آزمايش دو (روش مداخله: مونتسوري مبتني بر دمانس) و گروه كنترل قرار گرفتند. ابزار سنجش پرسشنامه آزمون كوتاه وضعيت ذهني، درجهبندي باليني زوال عقل و ارزيابي شناختي كوتاه بود. دادهها توسط آزمون آماري تحليل كوواريانس چند متغيري و در نرمافزار آماري SPSS 24 مورد تجزيهوتحليل قرار گرفتند.
يافتهها: نتايج تحليل كوواريانس چند متغيري نشان داد كه بين دو گروه درمان تحريك شناختي و روش مونتسوري مبتني بر دمانس ازنظر نمرات آزمون كوتاه وضعيت ذهني، درجهبندي باليني زوال عقل و ارزيابي شناختي كوتاه، تفاوت معنيدار وجود دارد. برآورد اثرات بين آزمودنيها بر روي نمرات آزمونها، نشاندهنده اثربخشي بيشتر درمان تحريك شناختي بود.
بحث و نتيجهگيري: هرچند درمان تحريك شناختي نسبت به روش مونتسوري مبتني بر دمانس اثربخشي بيشتري را نشان داد ولي هر دو روش ميتوانند بهعنوان مداخلههاي غير دارويي مؤثر، جهت بهبود وضعيت شناختي مبتلايان به آلزايمر بكار گرفته شوند.
چكيده لاتين :
Background & Aims: Alzheimer's is the most common form of dementia, it is a chronic and progressive
degenerative disorder and affects cognitive functions. The aim of this study was to investigate and
compare the effectiveness of cognitive stimulation therapy and Montessori-based dementia
programming on cognitive function on people with Alzheimer's disease.
Materials & Methods: The research method was a semi-experimental pre-test and post-test with control
group. 34 Alzheimer's patients were selected as available sampling. They were randomly assigned into
three groups: the first experimental group (interventional technique: cognitive stimulation therapy), the
second experimental group (interventional technique: Montessori-based dementia programming) and
control group. The measurement tools consisted of MMSE cognitive test questionnaire, the mini-cog
test, CDR memory test, and quality of life questionnaire.
Results: Multivariate covariance analysis showed that there was a significant difference between the
cognitive stimulation therapy group and Montessori based dementia programming group in MMSE test,
CDR test and the mini-cog test scores. Calculating the effect size among subjects showed that the CST
is more effective.
Conclusion: Although cognitive stimulation therapy is more effective than Montessori based Dementia
programming, but both protocols can be used as effective non-pharmacological interventions to improve
the cognitive functions in Alzheimer's patients.
عنوان نشريه :
مجله پزشكي اروميه
عنوان نشريه :
مجله پزشكي اروميه