بينامتنيت در فراداستانِ « قلب زيباي بابور» نوشتهي جمشيد خانيان و مخاطب نوجوان

Intertextuality in Jamshid Khaanian’s Young Adult Meta-Novel, The Beautiful Heart of Babur

قلب زيباي بابور نوشته‌ي جمشيد خانيان يك فراداستان است كه در پي به كار گرفتن شيوه‌اي تازه در روايت و گريز از شيوه‌هاي سنتي‌ست. در فراداستان راوي به شيوه‌هاي داستان گويي مي‌انديشد همچنين يكي از ويژگيهاي فراداستان مهارت در به كارگيري بينامتنيت است. هدف اين پژوهش، بررسي مقايسه‌اي و يافتن رّد پاي عناصر بينامتني، دريافت مناسبات آن با متن و در نوبتي ديگر بررسي نقش مخاطب نوجوان در درك اين شيوه از داستان‌نويسي است. روش مقاله توصيفي- تحليلي و بر مبناي آراي مخاطبان است. اصلي‌ترين شگرد خانيان درين داستان ، به كار گيري عناصر بينامتني و ايجاد مكالمه با داستانهاي نام آشنا براي كودكان و نوجوانان به ويژه شازده كوچولو اثر اگزوپري است. احضار متون شناخته شده به اين داستان، براي پيشبرد فرايند روايت، شكل گيري عناصر داستان، باورپذيري و القاي معاني انجام گرفته است. همچنين نظر مخاطبان نشان مي‌دهد كه نوجوانان مي‌توانند به شكلهاي گوناگون با عناصر بينامتني رابطه برقرار كنند.

The Beautiful Heart of Babur written by Jamshid Khanian is a meta-story in which the writer has tried to use a new form of narration، avoiding the traditional ones simultaneously. In a meta-story، narrator thinks about the methods of narration. One of the other peculiarities of a meta-story is being skillful in using intertextuality. The relation between a text with other text or texts is termed intertextuality. The main technique of Khanian in this story، in addition to explaining the development of the story، is the use of intertextual elements as well as creating conversations، by using known stories for children and teenagers، especially Little Prince of Antoine de Saint-Exupery. Referring to well-known texts in the story of Beautiful Heart if Babur helps to develop the process of narration، forming elements of the story، and inspiring meanings، thus making them acceptable. The views of teenagers who are the audience of this story show that they can relate to this kind of story-writing.