مدل ساختاري سيستم مغزي ـ رفتاري، تكانشگري، ناگويي هيجاني و تنظيم شناختي هيجان با رفتار خوردن

The Structural Model of Brain- Behavioral Systems, Impulsivity , Alexithymia and Cognitive Emotion Regulation with Eating Behavior

زمينه و هدف: با در نظر گرفتن شيوع چاقي، مطالعۀ عوامل تأثيرگذار بر آن اهميت مي‌يابد. اين پژوهش رابطۀ بين متغيرهاي سيستم‌هاي مغزي ـ رفتاري، تكانشگري، ناگويي هيجاني، تنظيم‌شناختي هيجان (ناسازگار و سازگار) و رفتارهاي خوردن را مورد بررسي قرار مي‌دهد. مواد و روش‌ها: مطالعۀ حاضر از نوع مقطعي است. جامعۀ آماري آن شامل زنان و مردان مبتلا به اضافه‌ وزن و چاقي است كه به خانه‌هاي سلامت، مراكز رژيم‌درماني و باشگاه‌هاي ورزشي شهر تهران مراجعه‌ كرده‌اند. از ميان آن‌ها 500 نفر به روش نمونه‌گيري دردسترس انتخاب شدند و به پرسش‌نامه‌هاي رفتار خوردن داچ، تنظيم‌شناختي هيجان، مقياس‌هاي نظام‌هاي بازداري/ فعال‌سازي رفتاري، تكانشگري بارت -11، و ناگويي هيجاني تورنتو پاسخ دادند. داده‌ها با استفاده از مدل‌يابي معادلات ساختاري در نرم‌افزارهاي SPSS نسخه 21 و AMOS تحليل شدند. يافته‌ها: تمام ضرايب مسير مستقيم و غيرمستقيم، به غير از ضريب رگرسيون بين متغيرهاي تنظيم‌شناختي هيجان سازگار و رفتارهاي خوردن، معنادار است (0/01>P) و متغيرهاي پيش‌بين 58/6 درصد از واريانس رفتارهاي خوردن را تبيين مي‌كند (0/01>P). تنظيم‌شناختي هيجان ناسازگار به صورت نسبي رابطۀ بين سيستم‌هاي مغزي – رفتاري، تكانشگري، ناگويي هيجاني و رفتارهاي خوردن را ميانجي‌گري مي‌كند. مدل (پس از اصلاح بر اساس نتايج آماري و ديدگاه‌هاي نظري) با داده‌هاي مشاهده‌شده برازش مطلوب را دارد. نتيجه‌گيري: سيستم‌هاي مغزي ـ رفتاري، تكانشگري، ناگويي هيجاني و تنظيم‌شناختي هيجان، نقش مهمي در پيش‌بيني رفتارهاي خوردن افراد داراي اضافه‌وزن و چاقي ايفا مي‌كنند كه در پيشگيري، درمان و حفظ اثرات درماني اضافه‌وزن و چاقي مي‌بايست مورد توجه قرار گيرند.

Background and Objective: Considering the prevalence of obesity, it is important to examine the factors that affect it. Recent study investigated the relationship among brain-behavioral systems, impulsivity, alexithymia, cognitive emotion regulation (adaptive and maladaptive) and eating behaviors. Methods: This was a cross-sectional study. The statistical population consisted of women and men with overweight and obesity referring to health centers, and sports clubs of Tehran in autumn and winter of 2016-2017, selected by convenient sampling, 500 of them were selected. The data were collected through the Duct behavior questionnaire, Cognitive Emotion Regulation, Measurement of Inhibition / Behavioral Activation Systems, Barrett-11’s impulsiveness and Toronto’s alexithymia. Data were analyzed using structural equation modeling in SPSS21 and AMOS software. Results: Except for the regression coefficient, all direct and indirect path coefficients between adaptive cognitive emotion regulation and eating behaviors are significant (P<0.05), and predictive variables explain 58.6% of the variance of eating behaviors (P<0.05). Also, the findings showed that adaptive and maladaptive cognitive emotion regulation, relatively mediated the relationship between brain-behavioral systems, impulsivity, alexithymia and eating behaviors. Finally, it was determined that the model (after the modification was conducted based on statistical results and theoretical views) fit better the observed data. Conclusion: The variables of brain-behavioral systems, impulsivity, alexithymia and cognitive-emotional regulation play an important role in predicting eating behaviors in overweight and obesity patients, thus, in their efforts to prevent and treat overweight and obesity, as well as to preserve the therapeutic effects, these variables should be considered.