عنوان مقاله :
هنر ساساني شمايل نگاري يا شمايل شكني ؟
عنوان به زبان ديگر :
Sasanian Art: Iconography or Iconoclasm
پديد آورندگان :
اخواناقدم، ندا پژوهشكدة هنر - فرهنگستان هنر
كليدواژه :
ساسانيان , دين زردشتي , شمايل و شمايل نگاري , شمايل شكني
چكيده فارسي :
تاريخ دين زردشتي به لحاظ مستندات تصويري چندان غني نيست و يكي از دلايلي كه براي اين امر ذكر شده مخالفت اين دين با شمايلپرستي است. در نظر زردشتيان تصويرسازي بياعتنايي به امور ديني و همچنين تلاشي براي آفرينش اهريمني است كه با اين كار امكان ورود نيروهاي شرّ در قالب تصوير مهيا شده و به همين دو دليل گناه محسوب ميشود. از سوي ديگر ساسانيان، زردشتيان متعصبي بودند كه تصاويري از مقدسان خود را بر صخرهها نقش كرده و اين موضوع را خلاف اعتقادات ديني خود نميشمردند به همين دليل نقوش برجسته فراواني از اين دوره به جامانده است. برخي از محققان آنان را مخالفان سرسخت تصاوير بدون تكيهگاه يا همان مجسمههاي ايستاده و از اينرو شمايلشكن ميدانند و معتقدند شمايلشكني از زردشتيگري به مسيحيت و اسلام راه يافته است. از سوي ديگر برخي نيز ساسانيان را پيرو جنبش ضدشمايلي معرفي ميكنند. اما با توجه به مفهوم شمايلشكني و ضدشمايلي و نيز آثار به جامانده از ساسانيان اعم از بصري و ادبي به نظر ميرسد كه آنان در اصل فاقد تخيل تصويرپردازي بودند.
چكيده لاتين :
The history of Zoroastrianism is not rich in terms of visual documentation and one of the reasons declared is their opposition to the iconolatry. In their view, making image is considered to be a disregard toward religious affairs, as well as an attempt to a bad creation; the result of image making would be to provide the evil forces a place to enter, hence it is considered a sin. On the one hand, Sasanian who were biased Zoroastrians have depicted the images
of their sacred gods on the rock reliefs though they were stubborn opponents to standing images and sculptures. That’s why some scholars regard them as iconoclast and believe that iconoclasm movements in Christianity and Islam are inspired by them. On the other hand, some have said that Sasanian follow aniconism movement in the creation of their god images. But according to pictorial and literary works of this era it seems that they had no imagination in imaging their gods.