نقش مؤلفه هاي برنامه درسي پنهان در سازگاري حرفه اي دانشجويان دانشگاه تبريز

The Role of Hidden Curriculum Components in the Professional Adaptation of Tabriz University Students

مقدمه: برنامه درسي پنهان از موضوعات اساسي برنامه ريزي درسي است كه تاثيرات آن بر دانش، نگرش و رفتار دانشجويان در اغلب موارد از برنامه درسي رسمي بيشتر است. از اين رو، پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش مؤلفه‌هاي برنامه درسي پنهان در سازگاري حرفه‌اي دانشجويان دانشگاه تبريز انجام يافته است. روش كار: پژوهش حاضر به شيوه توصيفي- همبستگي انجام گرفته است. جامعه آماري شامل كليه دانشجويان دانشگاه تبريز در سال تحصيلي 97-96 مي‌باشد كه حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي خوشه‌اي، 380 نفر برآورد و انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل: 1. پرسشنامه محقق ساخته 11 مؤلفه‌اي برنامه درسي پنهان با ضريب پايايي 0/97 و 2. پرسشنامه 2 مؤلفه‌اي و 34 گويه اي سازگاري حرفه‌اي پوركبيريان با ضريب پايايي 0/93 است كه روايي پرسشنامه‌ها توسط اساتيد گروه علوم تربيتي تأييد شدند. داده‌هاي گردآوري شده با استفاده از آزمون t تك نمونه‌اي و ضريب همبستگي كانوني تجزيه و تحليل شدند. يافته‌ها: ميانگين‌هاي بدست آمده در مؤلفه‌هاي برنامه درسي پنهان و سازگاري حرفه‌اي در اغلب موارد بالاتر از ميانگين نظري بود. ريشه كانوني هر دو متغير، از لحاظ آماري معنادار بود كه براي ريشه اول ضريب همبستگي 0/37 و براي ريشه دوم 0/21 مي‌باشد. بنابراين در ريشه كانوني اول، ابعاد برنامه درسي پنهان 16 درصد، و در ريشه كانوني دوم 5 درصد از تغييرات سازگاري شغلي را تبيين مي‌كند. نتيجه‌گيري: با توجه به شاخص‌هاي واريانس استخراج شده و همپوشي مي‌توان نتيجه گرفت كه در ريشه دوم، متغيرهاي پيش بين و ملاك ارتباط بسيار ضعيفي با همديگر دارند و قابل تبيين و تفسير نيست.

Introduction: Hidden curriculum is one of the main topics of curriculum planning, and its effects on students' knowledge, attitudes and behavior are often greater than formal curriculum. Therefore, the present study aimed to investigate the role of hidden curriculum components in the professional adaptation of Tabriz University students. Methods: The present study is descriptive-correlational. The statistical population includes all students of Tabriz University in the academic year of 97-96. The sample size was estimated using randomized cluster sampling, 380 people. Data gathering tools include: 1. A researcher-made questionnaire composed of 11 components of the hidden curriculum with a reliability coefficient of 0.97; and 2. The two-component and 34-item questionnaire of Pork-Kabirian's professional compatibility with a reliability coefficient of 0.93. The validity of the questionnaires was confirmed by the professors of the Department of Educational Sciences. Collected data were analyzed using one-sample t-test and focal correlation coefficient. Results: The obtained meanings in hidden curriculum components and professional adaptation were often higher than theoretical average. The focal root of both variables was statistically significant. For the first root, correlation coefficient was 0.37 for the root root and 0.21 for the root root. Thus, in the first focal root, the hidden curriculum dimensions are 16%, and in the second focal root, 5% of the changes in job adjustment are explained. Conclusions: The use of technology, especially the use of virtual social networks is causing Learner academic engagement, increased motivation, Enthusiasm and learning skills of students, The ability to quickly expand the content of the course and easy access for all individuals, personalized / individualized materials and virtual social networks can be used from virtual social networks in order to take of its advantage in education and learning students.