عنوان مقاله :
جنسيت در آثار رماننويسان زن ايراني
عنوان به زبان ديگر :
بدون عنوان
پديد آورندگان :
وليزاده، وحيد دانشگاه تربيت مدرس - مركز زبان فارسي
كليدواژه :
جنسيت زنانه , رمان نخبهگرا , رمان عامهپسند , رماننويسان زن
چكيده فارسي :
جنسيت در ايران همواره توسط گفتمانهاي مردان تعريف شده است. توليد نظامهاي معنايي در طي سدهها در انحصار مردان بوده است. نويسندگان آثار ادبي در ايران همواره مردان بودهاند و جز استثناهايي معدود، صداي زنان شنيده نشده است. اما در سالهاي اخير با رشد حيرتآور زنان نويسنده در ايران مواجه بودهايم. آثار زنان نويسنده مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و به بحثهاي متعددي در حوزه فرهنگي ايران منجر شده است. اكنون زنان ايران توانستهاند خود را ابراز كنند، صدايشان شنيده شود و خود در تعريف و تصوير جنسيت خويش مشاركت داشته باشند. آثار آنان را ميتوان همچون هرمحصول فرهنگي ديگر به صورت شكلي از بازنمايي نگريست كه سرنخهاي مهمي درباره نظام عقيدتي فرهنگي به دست ميدهد. اين مقاله ميكوشد از خلال رديابي نظامهاي بازنمايي جنسيت در آثار برخي نويسندگان زن ايراني به اين پرسش پاسخ دهد كه جنسيت زنانه در آثار زنان رماننويس ايراني چگونه تصوير ميشود؟ آيا بازنمايي زن در اين رمانها به بازتوليد ايدئولوژي جنسيتي مسلط ياري ميكند يا عليه آن ميشورد؟ و اينكه آيا تفاوتي ميان بازنمايي زنان در رمانهاي مختلف مورد مطالعه وجود دارد؟ رمانهاي مورد بررسي دو دستگاه متمايز بازنمايي زنانگي را آشكار ميكنند كه آنها را ميتوان «تصوير سنتي زن» و «تصوير زن جديد» ناميد. زن سنتي با مفاهيمي همچون خانه، سكون، مصرف، خواندن، كار خانگي، وابستگي و گذشته بازنمايي ميشود و زن جديد با مفاهيمي همچون تحرك، توليد، استقلال و آينده. تصوير زن سنتي تصويري در خدمت روابط جنسيتي قدرتي است كه ايدئولوژيِ مردسالارِ مسلط سعي در حفظ و بازتوليد آن دارد و تصوير زن جديد بديلي در برابر ايدئولوژي مسلط است. رمانهاي عامهپسند بازتوليدكننده ايدئولوژي مردسالار مسلط است و رمانهاي نخبهگرا در برابر آن موضعي برانداز دارند. اما نوع نوظهوري از رمانهاي زنان كه مرزهاي ميان ادبيات نخبهگرا و عامهپسند را مخدوش كردهاند، بدون گسست از سنتهاي فرهنگي موجود تلاش دارند تا با برخوردي انتقادي و پرسشگر از اين سنتها موقعيت زن در جامعه را تجديد نظر و بازانديشي كنند.