عنوان مقاله :
خوانش رمزگانهاي اجتماعي در دو قطعة «سگها و گرگها» و «الطيور» (با رويكرد نشانهشناسي)
پديد آورندگان :
محسني،علي اكبر دانشگاه رازي- گروه زبان و ادبيّات عربي , نادري،روژين دانشگاه رازي , نوروزي،سمانه دانشگاه رازي
كليدواژه :
ادبيّات تطبيقي , نشانهشناسي , شعر معاصر , «سگها و گرگها» , «الطيور»
چكيده فارسي :
دو منظومة روايي «سگها و گرگها» اخوان ثالث و «الطيور» امل دنقل منظومههايي تمثيلي هستند؛ تمثيلي از جامعهاي كه برخي عليرغم نابسامانيهاي موجود، سكوت پيشه كرده و براي تكه استخواني، دم ميجنبانند و در عوض آزادگاني هستند كه سرما و گرسنگي و آوارگي را تحمّل ميكنند؛ زيرا به آزادگي ايمان دارند و نميخواهند زير يوغ اربابان بروند. اگر در دو قطعة شعري- روايي نامبرده دقيق شويم، ميتوانيم به كنه اين معني راه يابيم كه «اخوان» و «دنقل» در روايت قصّهگونة خود، مقصودي فراتر از روايت سادة يك قصّه داشتهاند. آنها كوشيدهاند تا با عناصر قصّه و روايت، دريافت خود را از مسائل اجتماعي و سياسي به صورت نمادين نشان دهند. از ديد نشانهشناسي، متن روايي چيزي جز يك نشانه نيست. از اينرو، اگر بخواهيم از ديد نشانهشناسي نگاه كنيم، ميبينيم كه روايتهاي دو شاعر از قصّه، مانند زنجيري به هم بافته شده و از طريق راوي به ذهن خواننده منتقل ميشود و خواننده بر اساس افق انتظار خاصّ خويش به تأويل يا تفسير اين رمزها ميپردازد و بدين ترتيب رابطهاي بين شاعر راوي و خوانندة روايت شكل ميگيرد. عكسالعمل خواننده از روايت، زماني به خوبي شكل ميگيرد كه به راستي به معناهاي رمزي راوي در روايت قصّهها پي برده باشد. لذا نگارندگان مقالة حاضر، با تكيه بر تاريخ سياسي ايران و مصر در عصر دو شاعر و با رويكردي «نشانهشناسي» به كشف رمزگانهاي دو قطعة شعري مذكور پرداختهاند.
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي
عنوان نشريه :
كاوش نامه ادبيات تطبيقي