بازيافت پسماندهاي خانگي اقدامي همسو با اقتصاد مقاومتي

Municipal Solid Waste Recycling an Action along with Resistive Economics

زمينه و هدف: تحت شرايط فعلي كشور به نظر مي رسد بازيافت پسماندهاي خانگي علاوه بر جنبه هاي بهداشتي، اقتصادي و زيست محيطي از نقطه نظر ملاحظات سياسي اجتماعي نيز حايز اهميت مي باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعيين وضعيت بازيافت پسماندهاي خانگي همراه با آگاهي سرپرستان خانواده ها از موضوع اقتصاد مقاومتي به عنوان دو اقدام همسو به اجرا در آمد. روش و مواد: اين مطالعه به صورت مقطعي- توصيفي در سال 1392 با مشاركت 330 خانوار شهر اميركلا در استان مازندران انجام شد. نمونه ها به صورت خوشه اي از ميان اهالي 33 محله انتخاب شدند. داده ها با استفاده از فرمي محقق ساخته جمع آوري و با استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي و همچنين آزمون آماري كاي دو مورد پردازش قرار گرفتند. سطح معني داري نتايج 0/05>P در نظر گرفته شد. يافته ها: ميانگين (انحراف معيار) سن افراد مورد مطالعه 39/1 (10/9 ) سال، و 176 (53%) نفر از شركت كننده ها زن بودند. بيش از نيمي از خانوارها، 188 (56/9%) نفر بازيافت پسماندها را انجام مي دادند كه بيشترين سهم مواد بازيافتي شامل مواد پلاستيكي، و كاغذ بود. تنها 59 (29%) نفر از سرپرستان خانوارهاي مورد بررسي از موضوع اقتصاد مقاومتي مطلع بودند اما ارتباط معني داري بين بازيافت مواد و اطلاع آنها از موضوع اقتصاد مقاومتي مشاهده نشد. نتيجه گيري: با توجه به آگاهي بسيار اندك سرپرستان خانواده ها در رابطه با موضوع اقتصاد مقاومتي و ضعف عملكرد آنان در خصوص مقوله بازيافت مواد زائد ايجاب مي كند تا مسئولين با اتخاذ تدابير و برنامه هايي در جهت ارتقاء آگاهي و افزايش مشاركت شهروندان پيرامون موضوعات اجتماعي بكوشند.

Background and Objective: In the current situation, it seems that municipal solid waste recycling despite hygienic, economic and environmental aspects is important from sociopolitical aspect. The aim of this study was to determine waste recycling condition and the knowledge of households about resistive economics, as an action along with a policy. Materials and Methods: This descriptive and cross-sectional study was conducted among 330 family of Amirkola city in Mazandaran province during 2013. The samples were collected from 33 regions using cluster sampling method. The data was collected by means of researcher-made data collection sheet and analyzed using descriptive statistical indices and Chi- square test, and p<0.05 was considered as significant. Results: The results showed that the mean (SD) of age were 39.1 (10.9) years and 176 (53%) female. More than half of households (56.9%) were recycling municipal solid waste (plastic, paper, glass, and food residue) which the share of plastic, and paper were the highest. Only 59 (29%) were familiar with resistive economics, but there was not any significant relation between waste recycling and their awareness of resistive economics. Conclusion: The limitation of knowledge about resistive economics, and their weakness of practice about waste recycling imply that the authorities should have definite programs in order to increase family information and participations in social issues.