عنوان مقاله :
مطالعۀ تندرستي اجتماعي زنان شهر كاشان
عنوان به زبان ديگر :
A Study of Social Wellbeing among Kashan Women
پديد آورندگان :
رستگار خالد، امير دانشگاه شاهد - گروه جامعه شناسي , سلماني بيدگلي، مسعود دانشگاه شهيد بهشتي , افشارنسب، محسن دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
سازگاري اجتماعي , حمايت اجتماعي , تندرستي اجتماعي
چكيده فارسي :
سلامت فرد پايه و بنيان سلامت جامعه است و اين دو آنچنان به هم وابستهاند كه نميتوان بين آنها مرز معيني قائل شد. مفهوم سلامت اجتماعي بهعنوان بعد مهم ديگر سلامت، در سالهاي اخير توجه زيادي را به خود جلب كرده است. بايد توجه داشت كه تندرستي اجتماعي، چگونگي برقراري ارتباط فرد با ديگران، چگونگي واكنش به افراد ديگر و چگونگي تعامل فرد با نهادهاي اجتماعي و رسوم جامعه را شامل ميشود. اين مقاله به بررسي تندرستي اجتماعي زنان با استفاده از تئوريهاي كيز (1998) و لارسن (1992) ميپردازد. گفتني است ابعاد انسجام اجتماعي، پذيرش اجتماعي، معاضدت اجتماعي، شكوفايي اجتماعي و پيوستگي اجتماعي از تئوري كيز، و ابعاد حمايت اجتماعي و سازگاري اجتماعي از تئوري لارسن استخراج شدند. جامعة آماري زنان شهر كاشان، و روش تحقيق پيمايش و فن جمعآوري دادهها نيز پرسشنامه است. نتايج تحليل عاملي تأييدي نيز با يافتههاي كيز مطابق است و تحليل عاملي كيز مناسببودن پنج بعد تندرستي اجتماعي را براي جامعة آماري تحقيقش تأييد كرده است. نتايج تحليل عاملي اكتشافي نشان ميدهد كه نتيجة دو شاخص موردنظر لارسن (حمايت و سازگاري اجتماعي) عامل مشترك تندرستي اجتماعي است و مقدار فراواني از واريانس آن تبيين ميشود. آزمون خيدو بين تندرستي اجتماعي و وضعيت تأهل و درآمد معنادار است و بين تندرستي اجتماعي و تحصيلات معنايي ندارد، اما بين تندرستي اجتماعي و وضعيت اشتغال بستگي به مدل دارد (در مدل لارسن معنادار است، اما در مدل كيز نه). بنا بر نتايج اين پژوهش مسئولان بايد نگراني بيشتري درمورد سلامت اجتماعي زنان داشته باشند و با توجه به اينكه زنان نقشي مهم در خانواده و جامعه دارند و تربيتكنندگان نسل بعدي جامعه هستند، سلامت آنها بهويژه سلامت اجتماعيشان مهم است.
چكيده لاتين :
This paper studies the social wellbeing among women using Keyes and Larson’s theories. Social integration, social acceptance, social contribution, social actualization and social coherence dimensions from Keyes (1998) and social support and social adaptation from Larson (1992) are extracted. This research uses survey method. Research census is women in the city of Kashan. Confirmatory factor analysis shows the compatibility of Keyes model, and explanatory factor analysis demonstrates that Larson’s model is also compatible. Chi-square test among social wellbeing and marital status and income is significant. The test is not significant for social wellbeing and education, and between social wellbeing and education depends on the used models (Larson’s model is significant, but Keyes’s is not).
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران
عنوان نشريه :
مطالعات و تحقيقات اجتماعي در ايران