شبكه هاي اجتماعي و چالش هاي آن براي نظام خانواده در ايران: مطالعه عضويت زوجين در فيس بوك و مسايل و پيامدهاي اجتماعي آن بر حريم خانواده

هدف اين مقاله تحليل و تبيين پيامدهاي عضويت زوجين ايراني در فيس بوك و آثار و پيامدهاي آن بر حريم خانوادگي در ايران است؛ به عبارت ديگر، مسئله اصلي اين پژوهش ناظر بر اين پرسش است كه عضويت و كاربرد يك شبكه اجتماعي فراگير همچون فيس بوك چگونه مي تواند چالش هايي را براي ثبات نظام خانواده در ايران به ويژه در حوزه هنجارهاي حريم خانواده ايجاد كند؟ گذشته از اين، قصد ما اين است كه به اين پرسش پاسخ بدهيم كه آيا فيس بوك به تنهايي تعيين كننده است يا عوامل ديگري در وقوع اين دگرگوني دخيل هستند؟ در اين پژوهش، از نظريه نظام هاي خانواده براي سامان دادن به تبيين مقدماتي و نظري پرسش و هدايت پژوهش استفاده شده است اما تدوين نظام نظري را به بعد از تحليل ها موكول كرديم. به همين دليل، براي فهم عميق تر و كشف دلالت هاي حاكم بر پيامدهايي كه استفاده از فيس بوك بر حريم خصوصي دارد، روش شناسي كيفي از نوع نظريه زمينه اي را به كار برده ايم. پس از جمع آوري داده ها به كمك روش هاي مصاحبه گروهي آنلاين، مصاحبه فردي آنلاين و نيز مصاحبه گروهي چهره به چهره، يافته ها به كمك رويكرد نظريه زمينه اي تحليل شده اند. بر اساس شواهد به دست آمده، فيس بوك، در تحول حدود خانواده ايراني به منزله شرايط زمينه اي يا تسهيل گر عمل مي كند و نمي توان اين شبكه اجتماعي را به تنهايي عامل تحولات خانواده در ايران قلمداد كرد. گذشته از اين، طيفي از عوامل فردي تا دگرگوني هاي كلان اجتماعي در تحول نظام خانواده ايراني از منظر شفاف شدن حدود خانواده و تغيير تصور سنتي از حريم خانواده دخالت دارند. اين نيز بخشي از دستاورد نظري اين مقاله خواهد بود.