شماره ركورد :
1016691
عنوان مقاله :
وجود هرمنوتيك فلسفي در شعر حافظ؛ تأملي هستي‌شناسانه
عنوان به زبان ديگر :
Hafiz’s Poetry under the Light of Gadamer’s Philosophical Hermeneutics; An Ontological Reflection
پديد آورندگان :
حاجيان، خديجه دانشگاه تربيت مدرس - مركز تحقيقات زبان و ادبيات فارسي , داوري گراغاني، زهرا دانشگاه تهران
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
95
تا صفحه :
111
كليدواژه :
تفسير شعر حافظ , وجود , هستي‌شناسي , هرمنوتيك فلسفي , هانس گئورگ گادامر
چكيده فارسي :
در هرمنوتيك فلسفي گادامر اثر هنري به‌ منزلۀ رخداد حقيقت است و جنبه‌هاي هستي‌شناسانه دارد، اما شعر «پارادايم» (paradigm) متن است.‌ دليل اين اهميت بيش از آن‌كه ويژگي‌هاي زباني مانند وزن، موسيقي، قافيه، و نظاير آن در شعر باشد، رابطة تفكر شاعرانه با وجود و حقيقت است. برخي از مهم‌ترين ويژگي‌هايي كه رابطة شعر را با وجود توضيح مي‌دهند عبارت‌اند از: خودقانون‌گذاري و يكتايي، استمرار، طنين‌افكني، و لحن. به‌ نظر مي‌رسد بتوان دلايلي مبني بر وجود ظرفيت‌هاي هرمنوتيكي خويشاوند با ايده‌هاي هرمنوتيك فلسفي گادامر در شعر حافظ برشمرد: 1. شعر حافظ نمونة شعر كلاسيك ايراني و به بيان گادامر «مثل اعلاي هستي تاريخي» ماست؛ 2. بهترين نمونة اجراي كامل به‌ معناي مورد نظر اوست كه با ويژگي مهم معناداري «در هر زمان» و «براي هر كس» شناخته مي‌شود؛ 3. به‌ سبب رابطه‌اش با اسطوره، مذهب، و به ‌طور كلي فرهنگ ايراني و با تجربة غنايي بشري مي‌توان آن را «صداي بلند» سنت دانست كه هنوز شنيده مي‌شود؛ و 4. بر گفت‌وگوي «من» و «تو» مبتني است. مجموع اين ويژگي‌ها امكان جست‌وجوي جنبه‌هاي هستي‌شناختي در شعر او را فراهم كرده است. در مقالة حاضر سعي شده است امكان فهم شعر حافظ بر اساس آراي گادامر بررسي شود، سپس با الهام از ديالكتيك پرسش و پاسخ گادامر نشان داده شود كه چگونه «وجود» به معناي گادامري در شعر حافظ «آشكار» مي‌شود.
چكيده لاتين :
Despite the fact that in Gadamer’s view, a work of art, in general, is considered as an “event of truth”, it is specifically the poetry that is regarded as a paradigm of the text. This is due to the relationship between poetic thinking and world wisdom rather than owing to linguistic formal characteristics of poetry. The focus in this paper is on ontological traits of poetry like autonomy, uniqueness, continuity, tone, and resonance to explain the correspondence between the “truth” and poetry. Through a hermeneutical reflection on Hafiz, the paper aims to show the capability of Hafiz’s poetry to possess traits mentioned above; Ensuing Gadamerian reasons could be counted for this idea, including classicality, intertextuality, and therefore, constructive function in Persian tradition, “loud voice” till “here” and “now”, and finally Hafiz’s dialogical essence. In this paper, we examined the possibility of understanding Hafiz's poetry using Gadamer's dialectic, followed by showing how 'existence', as is meant by Gadamer, is 'unfolded' in Hafiz's
سال انتشار :
1394
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
فايل PDF :
7498750
عنوان نشريه :
كهن نامه ادب پارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت