بررسي تطبيقي نقش اسطوره‌اي «آب» در داستان كوراوغلو با شاهنامة فردوسي و روايات شفاهي آن

فاقد عنوان و چكيده لاتين

اساطير و حماسه ارتباطي تنگاتنگ با هم دارند، از اين‌رو براي شناخت آثار حماسي بايد عناصر اسطوره‌اي را نيك شناخت. يكي از اين عناصر اسطوره‌اي كه رمز هستي است و با اساطير آفرينش، پيوندي ناگسستني دارد، اسطورة «آب» است. اين عنصر كه به عنوان يكي از عناصر متضاد چهارگانة جهان مادي در نزد اكثر ملل، مظهر جاودانگي و تداوم حيات است، داراي نقش اسطوره‌اي گشته است. در داستان كوراوغلو نقش اسطوره‌اي آب در كنار كوه وآتش برجسته است. اسبان اسطورهاي برآمده از آب، گذر از آب، قوشابولاغ كه قهرمان داستان را فره‌مند مي‌كند و او را قدرت بازو، نعرة پهلواني و هنر خنياگري مي‌بخشد با آب حيات ارتباط دارد، اگرچه نمود ديگر آب حيات را در آخر داستان مي‌بينيم كه كوراوغلو با خوردن آن به چهل تنان مي‌پيوندد. نقش مشترك آب در داستان كوراوغلو و شاهنامۀ فردوسي و روايت‌هاي شفاهي آن حماسي ملي ملت‌هاي ترك زبان، نشان از ارتباط تنگاتنگ و ظريف فرهنگ‌ها با يكديگر دارند. اين مقاله به مقايسة اسطورة آب در داستان حماسي كوراوغلو و شاهنامۀ فردوسي و روايت‌هاي شفاهي مي‌پردازد.