تحول حافظه درگذار از دوره پيش عملياتي به دوره عملياتي در كودكان چهار تا هشت ساله

فاقد عنوان و چكيده لاتين

به منظور آزمون اين فرضيه كه محتواي حافظه در گذار از نيم دوره پيش عملياتي به نيم دوره عملياتي، طي گذشت زمان پيشرفت مي نمايد ، با استفاده از آزمون توانايي عمليات رديف كردن، 120 نفر از كودكان چهار تا هشت ساله پيش دبستاني و دبستاني شهر تهران در گروههاي سني در مراحل مختلف سطوح عملياتي مورد بررسي قرار گرفتند. براي سنجش تراز حافظه از آزمودنيها خواسته شد كه خاطره خود را از عمليات رديف كردن بر اساس آنچه كه بياد دارند بر روي كاغذ ترسيم نمايند و اين درخواست در طي سه فاصله زماني متوالي يكساعت، دو هفته و شش ماه پس از آزمايش، انجام گرديد. اطلاعات بدست آمده از اين بررسي پس رويدادي با استفاده از طرح نيمه آزمايشي و روشهاي آمار توصيفي و تحليل واريانس با اندازه گيريهاي مكرر و گروههاي هم بسته مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه نحوه يادآوري آزمودنيها از عمليات رديف كردن تابع تراز شناختي آنهاست. بدين معني كه كودك آنچه را كه درك ميكند ترسيم مي كند و نه آنچه را كه مي بيند. يادآوري كودكاني كه در نيم دوره عملياتي قرار دارند بيش از كودكاني است كه در نيم دوره پيش عملياتي هستند؛ و محتواي حافظه كودكان، در گذار از نيم دوره پيش عملياتي به عملياتي طي زمان طولاني (6 ماه) پيشرفت مي نمايد.