مقايسه راهبردهاي مقابله اي و كيفيت دلبستگي دانش آموزان مبتلا و غيرمبتلا به اختلال وسواس - بي اختياري

The Comparison of Coping Strategies and Quality of Attachment in Students with and without Obsessive-Compulsive Disorder

زمينه و هدف: راهبردهاي مقابله ­اي و كيفيت دلبستگي از متغيرهاي مهم در سلامت رواني كودكان و نوجوانان است. هدف پژوهش حاضر مقايسه راهبردهاي مقابله­اي و كيفيت دلبستگي در دانش ­آموزان مبتلا و غيرمبتلا به اختلال وسواس­- بي‌اختياري بود. روش: طرح پژوهش توصيفي از نوع علي- مقايسه ­اي بود. جامعه آماري شامل تمامي دانش ­آموزان دختر پايه چهارم و پنجم شهر شيراز در سال تحصيلي 1395 بود. در اين پژوهش از ميان 60 دانش ­آموز دختر دوره ابتدايي، بر اساس نمونه ­گيري در دسترس، دو گروه 30 نفري مبتلا و غيرمبتلا به اختلال وسواس­- بي­­ اختياري انتخاب شدند. براي جمع ­آوري داده­ها از مقياس وسواس بي ­اختياري ييل براون (گودمن و همكاران، 1989)، مقياس دلبستگي به والدين و همسالان نسخه تجديدنظر شده (گالون و رابينسون، 2005) و پرسشنامه رفتارهاي مقابله­ اي كودكان (بريتاني وهرناندز، 2008) استفاده شد. داده­ ها با استفاده از تحليل واريانس چندمتغيري مورد تحليل قرار گرفت. يافته ­ها: نتايج آزمون t مستقل نشان داد كه بين دو گروه در متغير كيفيت دلبستگي تفاوت معناداري وجود دارد (0/05p < ). به‌عبارت‌ديگر كودكان مبتلابه اختلال وسواس­- بي ­­اختياري نسبت به كودكان غيرمبتلا در متغير كيفيت دلبستگي نمرات پايين ­تري كسب كردند. نتايج آزمون تحليل واريانس چندمتغيري نشان داد كه ازخودبيگانگي و كنار آمدن ويرانگر با مشكل در كودكان مبتلابه اختلال وسواس­- بي‌اختياري در مقايسه با كودكان غير مبتلا بيشتر است (0/05p < ). درحالي‌كه اعتماد و كنار آمدن سازش­يافته با مشكل در كودكان مبتلا در مقايسه با كودكان غيرمبتلا كمتر بود (0/05p < ). نتيجه ­گيري: تشخيص به­ موقع اشكال در راهبردهاي مقابله ­اي كودكان و سبك ­هاي دلبستگي و مداخله صحيح، در پيشگيري و درمان اختلال وسواس­- بي­ اختياري مؤثر است.

Background and Purpose: Strategies and quality of attachment are important variables in mental health of children and adolescents. The aim of this study was to compare quality of attachment and coping strategies in students with and without Obsessive - Compulsive Disorder (OCD). Method: The design of study was descriptive of causal-comparative type. The statistical population was consisted all elementary school female students of fourth and fifth grades in Shiraz city in 2016.In this study, 60 female students including 30 with and 30 without OCD were selected via the convenience sampling method. To collect the data, Yale-Brown Obsessive-Compulsive Scale (Goodman & et.al, 1989), Inventory of Parent and Peer Attachment Revised for children (IPPA-R) (Gullon & Robinson, 2005) and Children’s Coping Behavior Questionnaire (Brittany & Hernandez, 2008) used. Data were analyzed using Multivariable Analyze of Variance. Results: Result of independent sample t-test showed that there are differences in quality of attachment between the two group students (P < 0.05. (In other words, children with Obsessive- Compulsive Disorder (OCD) had lower scores on quality of attachment variable to the children without OCD. In addition, results of MANOVA revealed that children with Obsessive-Compulsive Disorder (OCD) have greater self-alienation (P < 0.05 (and destructive coping and also lower trust and ameliorative coping than healthy students (P < 0.05). Conclusion: Diagnosis of coping strategies and quality of attachment in sufficiency and planning suitable interventions accordingly can have a positive effect in prevention and treatment of OCD.