پيش بيني اضطراب اجتماعي كودكان دبستاني بر اساس مشكلات در تنظيم هيجاني و انعطاف پذيري شناختي مادران

The Explanation of Social Anxiety in Primary School Children based on Difficulties in Emotional Regulation and Cognitive Flexibility of Mothers

زمينه و هدف: اضطراب اجتماعي يكي از شايع­ترين اختلالات اضطرابي دوره كودكي است كه با نظام خانواده مرتبط است. پژوهش حاضر با هدف پيش­ بيني ميزان اضطراب اجتماعي كودكان دبستاني بر اساس دشواري­ هاي تنظيم هيجاني و انعطاف­ پذيري شناختي مادران آنها انجام شده است. روش­: اين پژوهش يك مطالعه توصيفي و در قالب طرح همبستگي انجام شده است. بدين منظور از بين كودكان دبستاني پايه ­هاي چهارم تا ششم شهرستان اراك، 120 دانش ­آموز (به همراه مادران آن­ها) به روش نمونه ­گيري خوشه ­اي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. براي دانش­ آموزان، مقياس اضطراب اجتماعي لايبويتز مربوط به كودكان و نوجوانان (ماسيا- وارنر و همكاران، 2003)، و براي مادران آنها مقياس دشواري­ هاي تنظيم هيجان (گراتس و رومر، 2004) و مقياس انعطاف­ پذيري شناختي (دنيس و فندروال، 2010) اجرا شد و داده ­هاي حاصل از طريق ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه تحليل شد. يافته­ ها: يافته ­ها نشان داد دشواري ­هاي تنظيم هيجان و انعطاف­ پذيري شناختي مادران، 57 درصد از واريانس اضطراب اجتماعي كودكان را پيش ­بيني مي­ كنند (38/21 =F و 001/0 > P). در اين زمينه، خرده ­مقياس­ هاي دشواري در دست زدن به رفتار هدفمند و دسترسي محدود به راهبردهاي تنظيم هيجاني به ترتيب با ضريب بتاي 353/0 و 325/0 سهم معناداري در پيش ­بيني اين متغير داشتند. نتيجه­ گيري: دشواري­ هاي تنظيم هيجان مادران مي­تواند با اضطراب اجتماعي كودكان آنها مرتبط باشد و هر چه مادران مشكلات بيشتري در تنظيم هيجانات خود داشته باشند، كودكان نيز مشكلات بيشتري را در تعاملات اجتماعي از جمله اضطراب اجتماعي نشان خواهند داد؛ بنابراين، توانمندسازي مادران براي مديريت و تنظيم هرچه بهتر مشكلات هيجاني به كاهش اضطراب اجتماعي كودكان مي­ انجامد.

Background and Purpose: Social anxiety is one of the most common anxiety disorders in childhood that is related to the family system. The purpose of this study was to predict the social anxiety of primary school children based on the emotional regulation difficulties and cognitive flexibility of their mothers. Method: This research is a descriptive study in the form of a correlation design. For this purpose, 120 students (along with their mothers) were selected by multistage cluster sampling method from primary school children from 4th to 6th grades in Arak, Iran. The students were asked to perform the Liebowitz social anxiety scale for children and adolescents (Masia-Warner2003), , and for their mothers, the difficulties in emotion regulation scale (Gratz & Roemer, 2004) and cognitive flexibility scale (Dennis & Vanderwall, 2010) were performed. The collected data were analyzed by pearson correlation coefficient and multiple simultaneous regressions. Results: The findings indicated that difficulties in emotion regulation and cognitive flexibility of mothers predict 57% of variance of social anxiety in children (F= 21/38, p< 0.001). Also, the subscales of difficulties in engaging in goal-directed behavior and limited access to emotion regulation strategies had a significant role in predicting of this variable with a beta coefficient of 0.335 and 0.325, respectively Conclusion: The difficulty in emotion regulation of mothers can be related to social anxiety in their children, and as mothers have more problems in their emotional regulation, children will also show more problems in social interactions such as social anxiety; therefore, the empowerment of mothers for better manage and regulate emotional problems leads to less social anxiety in children.